Al-Ma'arij

Change Language
Change Surah
Change Recitation

Persian: Mohammad Sadeqi Tehrani

Play All
# Translation Ayah
1 پرسنده‌ای به (علت) عذاب واقع‌شونده‌ای (از آنکه اگر واقعیت دارد پس چرا اکنون از آن اثری نیست،) پرسید. سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ
2 (عذابی) که اختصاص به کافران دارد (و) آن را بازدارنده‌ای نیست‌. لِّلْكَافِرينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ
3 (و) از جانب خدا (است)، صاحب (بخشایش) کل درجات‌. مِّنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ
4 فرشتگان و روح، در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است سویش بالا می‌روند. تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ
5 پس صبرکن، صبری نیکو. فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا
6 بی‌گمان آن (عذاب) را دور می‌بینند، إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا
7 و (ما) آن را نزدیکش می‌بینیم. وَنَرَاهُ قَرِيبًا
8 روزی که آسمان‌ها چون ته‌مانده‌ی روغن زیتون گداخته است‌. يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاء كَالْمُهْلِ
9 و کوه‌ها چون پشمِ زده شده است. وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ
10 و هیچ دوست صمیمی دوست صمیمی(اش) را نپرسد. وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا
11 آنان به ایشان بس نشان داده می‌شوند. گناهکار دوست می‌دارد کاش برای رهایی از عذاب آن روز، می‌توانست پسران خود را (به جای خود) عوض دهد، يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ
12 و (نیز) همسرش را و برادرش را، وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ
13 و جداساخته‌اش [:مادرش] را که پناهش می‌دهد، وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْويهِ
14 و هر که را که در روی زمین است‌، همه را (عوض دهد) و سپس خود را نجات دهد. وَمَن فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنجِيهِ
15 نه چنین است. همانا آن (آتش) زبانه‌دار است. كَلَّا إِنَّهَا لَظَى
16 پوست سر و اندام) بریان شده را بس برکَنَنده است. نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى
17 هر که را پشت کرده و روی برتافته است (به خود) می‌خواند. تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى
18 و گردآورده(هایی) پس (آن را) انباشته‌. وَجَمَعَ فَأَوْعَى
19 به‌راستی انسان سخت آزمند (و بی‌تاب) خلق شده است. إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا
20 چون صدمه‌ای به او در رسد جزع و لابه‌کُننده است. إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا
21 و چون خیری به او رسد (آن را از دیگران) بازدارنده است. وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا
22 بجز نمازگزاران، إِلَّا الْمُصَلِّينَ
23 آنان که ایشان بر نمازشان پایدار‌انند. الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ
24 و (هم) آنان که در اموالشان حقی معلوم است، وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ
25 برای سائل و محروم. لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
26 و کسانی که روز جزا را باور دارند، وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ
27 و کسانی که از عذاب پروردگارشان با بزرگ‌داشتنش می‌هراسند. وَالَّذِينَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ
28 بی‌گمان عذاب پروردگارشان (از کافران) بازداشته نیست. إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ
29 و کسانی که برای (نگهداری) عورت‌هاشان حافظانند. وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ
30 مگر بر همسران خود یا کنیزانشان؛ پس (در این صورت) مورد نکوهش نیستند. إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ
31 پس هرکس پا از این (حد) فراتر نهد آنان، (هم) ایشان از حد درگذرندگانند. فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ
32 و کسانی که امانتشان و پیمانشان را رعایت‌کنندگانند. وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ
33 و آنان که به شهادتهایشان ایستایند. وَالَّذِينَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ
34 و کسانی که برنمازشان محافظت دارند. وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ
35 اینانند که در باغ‌هایی (در بهشت) گرامی‌اند. أُوْلَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُّكْرَمُونَ
36 پس آنان را که کفر ورزیده‌اند، چه شده (که) سویت نگرانند؟ فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ
37 (گروه گروه)، از راست و چپ (از تو) فراری و متنفرند. عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ
38 آیا هر یک از آنان طمع می‌بندد که در بهشت پرنعمت در آورده شود؟ أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ
39 نه چنان است. ما آنان را بی‌گمان از آنچه (خود) می‌دانند آفریدیم. كَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّمَّا يَعْلَمُونَ
40 پس به پروردگار خاوران و باختران سوگند یاد نمی‌کنم (که) بی‌گمان ما تواناییم، فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ
41 بر اینکه (آن‌ها را) تبدیل به همانند‌شان گردانیم. و ما درمانده نیستیم. عَلَى أَن نُّبَدِّلَ خَيْرًا مِّنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ
42 پس واگذارشان (تا در باطلشان) فرو روند و بازی کنند تا روزی را که وعده داده می‌شوند ملاقات کنند. فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ
43 روزی که از گورهاشان برون آیند گویی با یکدیگر فراسوی جایگاه‌هایی معین شده روانند. يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ
44 حال آنکه دیدگانشان (از ترس) فرو هشته، خواری فراگیرشان می‌گردد. این (همان) روزی است (که) وعده داده می‌شده‌اند. خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ
;