As-Saffat

Change Language
Change Surah
Change Recitation

Persian: Mohammad Sadeqi Tehrani

Play All
# Translation Ayah
1 سوگند به صف‌بستگان ، صف‌بستنی (زیبا). وَالصَّافَّاتِ صَفًّا
2 پس به زجرکنندگان، زجر کردنی (بی‌مهابا). فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا
3 پس به خوانندگان و پیروان یادواره‌ا‌ی (وحیانی). فَالتَّالِيَاتِ ذِكْرًا
4 (که) به‌راستی معبود شما به‌درستی یگانه است! إِنَّ إِلَهَكُمْ لَوَاحِدٌ
5 پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آن دو است و پروردگار خاورها! رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ
6 ما نزدیکترین آسمان (به این زمین) را به زیوری آراستیم (که همان) کل ستارگان [:درخشان و غیر درخشان] است! إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ
7 و (آنها را) برای نگهبانی از هر شیطان سرکشی به پاسداری گماشتیم! وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ
8 (بدان‌گونه که) نمی‌توانند به (سخنان) انبوه برتران (و) بالاتران [:فرشتگان] در بالاترین جایگاهشان گوش فرا دهند و از هر سو با نیزه‌ها(ی آتشین) انداخته می‌شوند. لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ
9 حال آنکه رانده‌شدگانند، و برایشان عذابی دایم و خالص است. دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ
10 مگر کسی که به شنودی دزدانه (و) سریع (سخنانی را) بدزدد، پس شهابی شکافنده از پی او می‌تازد! إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ
11 پس، (از اینان) رأیی نوین بخواه؛ آیا ایشان در آفرینش سخت‌ترند یا کسانی (دیگر) که آفریدیم‌؟ ما آنان را از گِلی چسبنده آفریدیم. فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِينٍ لَّازِبٍ
12 بلکه عجب داشتی و (آنها) ریشخند می‌کنند! بَلْ عَجِبْتَ وَيَسْخَرُونَ
13 و هنگامی که یادآوری شوند یاد نمی‌کنند. وَإِذَا ذُكِّرُوا لَا يَذْكُرُونَ
14 و هنگامی (هم که) آیتی ببینند در پی تمسخر آنند! وَإِذَا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ
15 و گویند: «این جز سحری آشکارگر نیست.» وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ
16 «آیا چون مُردیم و خاک و استخوان‌هایی بودیم، آیا به‌راستی و بی‌چون برانگیخته می‌شویم‌؟» أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ
17 «آیا و پدران نخستینمان (نیز برانگیخته می‌گردند)؟!» أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ
18 بگو: «آری! و شما (نیز) خوار و بی‌مقدارید!» قُلْ نَعَمْ وَأَنتُمْ دَاخِرُونَ
19 پس آن (فریاد جان‌افزا) تنها یک فریاد برکَنَنده است (و بس! ) پس ناگهان آنان می‌نگرند! فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنظُرُونَ
20 و گویند: «ای وای بر ما! این روز بُروز طاعت است!» وَقَالُوا يَا وَيْلَنَا هَذَا يَوْمُ الدِّينِ
21 (گفته شود) «این است روز جدایی (کسان از ناکسان) که بدان تکذیب می‌کردید.» هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ
22 «کسانی را که ستم کرده‌اند و همردیفانشان و آنچه را می‌پرستیده‌اند.» احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ
23 «غیر از خدا، گرد آورید و سوی راه مستقیم جهنّم رهبریشان کنید!» مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِيمِ
24 «و بازداشتشان نمایید، (که) آنان همواره مورد بازخواستند!» وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ
25 «برایتان چیست [:چه بیماری است] (که) همدیگر را یاری نمی‌کنید؟!» مَا لَكُمْ لَا تَنَاصَرُونَ
26 بلکه امروز آنان به ناچار از دَر تسلیم درآمدگانند! بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ
27 و بعضی روی به بعضی دیگر آوردند حال آنکه از یکدیگر می‌پرسند! وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ
28 (و) گویند: «شما (با باطنی دروغین) از درِ راستی با ما در می‌آمده‌اید.» قَالُوا إِنَّكُمْ كُنتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْيَمِينِ
29 گویند: « (نه!) بلکه خودتان باایمان نبوده‌اید.» قَالُوا بَل لَّمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ
30 «و ما را بر شما هیچ سلطه‌ای نبود، بلکه خودتان سرکش بوده‌اید.» وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ بَلْ كُنتُمْ قَوْمًا طَاغِينَ
31 «پس گفته‌ی پروردگارمان بر ما پابرجا و درست آمد؛ ما همواره بی‌چون چشنده‌ی عذابیم!» فَحَقَّ عَلَيْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ
32 «پس شما را گمراه کردیم، (زیرا) بی‌گمان خودمان (هم) گمراه بوده‌ایم!» فَأَغْوَيْنَاكُمْ إِنَّا كُنَّا غَاوِينَ
33 در نتیجه، آنان در آن روز بی‌چون در (ژرفای) عذاب شریک یکدیگرند! فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ
34 (آری،) ما به‌راستی با مجرمان چنان می‌کنیم! إِنَّا كَذَلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ
35 بی‌گمان همانان بودند (که) وقتی به ایشان گفته می‌شد: «خدایی جز خدای یگانه نیست‌» بزرگ‌خواهی می‌کردند (و سر باز می‌زدند). إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ
36 و گویند: «آیا ما به‌راستی برای شاعری دیوانه دست از خدایانمان برداریم‌؟!» وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ
37 بلکه تمامی حق (حقیقت) را آورده و فرستادگان (خدا) را تصدیق نموده است. بَلْ جَاء بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ
38 بی‌چون، شما همی چشنده‌ی عذابی پر درد هستید! إِنَّكُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِيمِ
39 و جز آنچه می‌کرده‌اید جزا نمی‌یابید! وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
40 مگر بندگان پاک شده‌ی (از طرف) خدا! إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ
41 ایشان برایشان روزی‌ای معلوم است؛ أُوْلَئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَّعْلُومٌ
42 (از انواع) میوه‌ها! حال آنکه آنان گرامی‌شدگانند. فَوَاكِهُ وَهُم مُّكْرَمُونَ
43 در باغ‌های (پر) نعمت! فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ
44 (تکیه‌زنان) بر تخت‌هایی در حالی‌که برابر یکدیگرند. عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ
45 با جامی از نوشابه‌ای روان (که) پیرامونشان به گردش می‌آید؛ يُطَافُ عَلَيْهِم بِكَأْسٍ مِن مَّعِينٍ
46 (که) سپید است و نوشندگان را لذّتی (خاص) می‌دهد. بَيْضَاء لَذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ
47 نه در آن هلاکتی ناخودآگاه است و نه ایشان از آن (از عقل) تهی می‌گردند! لَا فِيهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا يُنزَفُونَ
48 و در نزدشان (زنانی) با چشمان فروهشته‌ی درشتند! وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ
49 گویی ایشان به‌راستی تخمی پنهانند، كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَّكْنُونٌ
50 پس برخیشان به برخی روی نموده، در حالی‌که از همدیگر پرس‌وجو می‌کنند. فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ
51 گوینده‌ای از آنان گفت: «به‌راستی من (در دنیا) همنشینی داشتم،» قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ
52 «(که به من) می‌گوید: آیا واقعاً تو بی‌گمان از تصدیق‌کنندگانی‌؟» يَقُولُ أَئِنَّكَ لَمِنْ الْمُصَدِّقِينَ
53 «آیا هنگامی (که) ما مردیم و خاک و استخوان‌هایی بودیم آیا بی‌چون ما به‌درستی جزا یافتگانیم‌؟» أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَدِينُونَ
54 گفت: «آیا شما سر بر (جهنم) آورندگانید؟» قَالَ هَلْ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ
55 پس سر بر آورد تا او را در وسط آتش فروزان دید! فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاء الْجَحِيمِ
56 گفت: «به خدا سوگند، چیزی نمانده بود که تو مرا بی‌چون به سقوط کشانی.» قَالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدتَّ لَتُرْدِينِ
57 «و اگر نعمت پروردگارم نبود، بی‌گمان من (نیز) از احضارشدگان (برای پرسش و در آن آتش) بودم.» وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ
58 (و از رویِ شوق می‌گوید:) «آیا پس ما دیگر (از) میرندگان نیستیم؟» أَفَمَا نَحْنُ بِمَيِّتِينَ
59 «جز همان مرگ نخستینمان؟ و ما هرگز از معذبان نیستیم‌؟!» إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ
60 «به‌راستی همواره این همان کامیابی سالم بزرگ است!» إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
61 پس برای همانند این (پاداش) باید عمل‌کنندگان عمل کنند. لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلْ الْعَامِلُونَ
62 آیا این (منزلگاه والا) برای پذیرایی واردان بهتر است، یا درخت زقّوم‌؟! أَذَلِكَ خَيْرٌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ
63 همواره، ما آن را برای ستمگران مایه‌ی آزمایشی آتشین گردانیدیم. إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِينَ
64 آن بی‌گمان (همان) درختی است که در (ژرفای) آتش سوزان برون می‌تند. إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ
65 ثمره‌ی آغازینش گویی - آن- همانا سرهای شیاطین است. طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُؤُوسُ الشَّيَاطِينِ
66 پس بی‌گمان آنان [:دوزخیان] بی‌‌چون خورندگان از آن و پُرکنندگان شکم‌هاشان از آنند. فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْهَا فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ
67 سپس ایشان را (افزون) بر آن، بی‌چون آمیخته‌ای به‌راستی از مایعی بس جوشان است. ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْهَا لَشَوْبًا مِّنْ حَمِيمٍ
68 سپس همواره بازگشتشان بی‌امان سوی آتش بس زبانه‌دارِ سوزان است. ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ
69 آنان همانا پدران خود را گمراهان یافتند. إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءهُمْ ضَالِّينَ
70 پس (هم) ایشان بر پیِ‌شان با سرعتی برق‌آسا ترسان و شتاب‌زدگانند! فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ يُهْرَعُونَ
71 و بی‌گمان پیش از آنان بیشتر پیشینیان همی به گمراهی افتادند. وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ
72 و همواره در میانشان بس هشداردهندگانی فرستادیم. وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ
73 پس بنگر (که) فرجام هشدار‌شدگان چگونه بوده است؛ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ
74 بجز بندگان ‎پاک شده (ی از طرف) خدا. إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ
75 و همانا نوح، ما را به‌درستی ندا در داد. پس به‌راستی چه نیک اجابت‌کنندگان بوده‌ایم. وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ
76 و او و کسانش را از اندوه بس بزرگ رهانیدیم. وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ
77 و تنها فرزندان (صالح) و پیروانش را باقی گذاشتیم. وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمْ الْبَاقِينَ
78 و در میان آیندگان بر او (آوازه‌ی نیک) بر جای نهادیم. وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ
79 سلامی (ربانی) بر نوح در (میان) جهانیان! سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ
80 ما همانا این گونه نیکوکاران را پاداش (شایسته) می‌دهیم. إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
81 به‌راستی او از بندگان باایمان ماست. إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ
82 سپس دیگران را غرق کردیم. ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ
83 و بی‌گمان، ابراهیم به‌راستی از پیروان او بود. وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ
84 چون با دلی بس سالم به (پیشگاهِ) پروردگارش آمد. إِذْ جَاء رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ
85 چون به پدر (تربیتی) خود و قوم خود گفت: «چه چیزی را می‌پرستید؟» إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ
86 «آیا به گزاف و انحراف خدایانی (دروغین) را جز خدا(ی راستین) می‌خواهید؟! أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ
87 «پس گمانتان به پروردگار جهانیان چیست‌؟» فَمَا ظَنُّكُم بِرَبِّ الْعَالَمِينَ
88 پس (آن‌گاه) نظری (ظاهری) در ستارگان افکند. فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ
89 پس گفت: «من به‌راستی بیمارم!» فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ
90 پس پشت‌کنان از او روی برتافتند! فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ
91 پس نهانی با حیله‌ای (ایمانی) به سوی خدایانشان تمایل کرد. پس گفت: «آیا (غذا) نمی‌خورید؟» فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ
92 «شما را چه شده که سخن نمی‌گویید؟!» مَا لَكُمْ لَا تَنطِقُونَ
93 پس با دست راست، به گونه‌ای پنهان و حیله‌گرانه بر (سرها)شان کوبید! فَرَاغَ عَلَيْهِمْ ضَرْبًا بِالْيَمِينِ
94 پس شتابان سویش روان شدند. فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ
95 (ابراهیم) گفت: «آیا آنچه را (خود) می‌تراشید، می‌پرستید؟» قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ
96 «حال آنکه خدا شما و آنچه را که می‌‌سازید آفریده است!» وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ
97 گفتند: «برایش سازمانی (جهنمی) بسازید، پس او را در (آن) جهنم بیفکنید.» قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ
98 پس خواستند به او نیرنگی زنند. پس ما آنان را پست‌ترین (آفریدگان) گردانیدیم. فَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ
99 و (ابراهیم) گفت: «من همواره سوی پروردگارم رهسپارم. زودا (که) مرا راه نماید!» وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ
100 «پروردگارم! برایم (فرزندی) از شایستگان ببخش.» رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ
101 پس او را به پسری بردبار مژده دادیم. فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ
102 پس هنگامی که با او به سَعْی (میان صفا و مروه) رسید، گفت: «فرزندم! من بی‌گمان در خواب (چنان) می‌بینم که تو را بی‌چون سر می‌بُرَم. پس بنگر چه (در) نظر داری‌؟» گفت: «پدرم! آنچه را مأموری به انجام رسان! زودا اگر خدا بخواهد، مرا از شکیبایان خواهی یافت.» فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ
103 پس چون هر دو تن (در برابر امر خدا) سر تسلیم فرود آوردند و پسرک را به پیشانی (بر خاک) افکند، فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ
104 و او را ندا در دادیم: «ای ابراهیم!» وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ
105 «رؤیا(ی خود) را به‌راستی راست آوردی! ما بی‌گمان نیکوکاران را چنان پاداش می‌دهیم!» قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
106 به‌درستی این همانا آزمایش روشنگر است! إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاء الْمُبِينُ
107 و او را در ازای کشتنِ [:قربانیِ] بزرگی رهانیدیم. وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ
108 و در (میان) آیندگان بر او (آوازه‌ی نیک) بر جای گذاشتیم. وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ
109 سلامی (ربانی) بر ابراهیم! سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ
110 (ما) نیکوکاران را بدین‌سان پاداش می‌دهیم. كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
111 بی‌گمان، او از بندگان باایمان ماست. إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ
112 و او را به (ولادت) اسحاق - حال آنکه پیامبری برجسته از (جمله‌ی) شایستگان است - مژده دادیم. وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ
113 و بر (سر و سامان) او و اسحاق برکت فرو ریختیم. حال آنکه از نسل آن دو برخی نیکوکار و برخی به گونه‌ای آشکارگر، به خود ستمکار است. وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ مُبِينٌ
114 و به‌راستی بر موسی و هارون بسی منّت نهادیم. وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ
115 و آن دو و قومشان را از بلای بزرگ رهانیدیم. وَنَجَّيْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ
116 و آنان را یاری دادیم، پس (هم)آ‎نان چیرگان بودند. وَنَصَرْنَاهُمْ فَكَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ
117 و آن دو را کتاب روشنی‌خواه دادیم. وَآتَيْنَاهُمَا الْكِتَابَ الْمُسْتَبِينَ
118 و هر دو را به راه راست - به‌گونه‌ای مماس - رهبری کردیم. وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ
119 و بر آن دو در (میان) آیندگان (نام نیک) واگذاشتیم. وَتَرَكْنَا عَلَيْهِمَا فِي الْآخِرِينَ
120 سلامی (ربانی) بر موسی و هارون! سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ
121 بی‌گمان ما نیکوکاران را چنان پاداش می‌دهیم. إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
122 همانا آنان از بندگان باایمان مایند. إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ
123 و به‌راستی الیاس به‌درستی از فرستادگان ماست. وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنْ الْمُرْسَلِينَ
124 چون به قوم خود گفت: «آیا پروا نمی‌دارید؟» إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ
125 «آیا (بتِ) بعل را می‌خوانید (و می‌پرستید) و بهترین آفرینندگان را وامی‌گذارید؟!» أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ
126 «خدا، پروردگارتان و پروردگار پدران نخستینتان را؟!» وَاللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ
127 پس او را تکذیب کردند، پس (هم)ایشان همانا (برای حساب) احضار شدگانند. فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ
128 مگر بندگان اخلاص‌یافته‌ی (از سوی) خدا (که بی‌حساب در رحمتند). إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ
129 و بر (سر و سامان)ش در (میان) آیندگان (آوازه‌ی نیک) واگذاشتیم. وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ
130 درودی (ربانی) بر اِل یاسین! سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ
131 ما بی‌گمان نیکوکاران را اینگونه پاداش می‌دهیم. إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
132 به‌راستی او از بندگان باایمان ماست. إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ
133 و به‌راستی، لوط همانا از زمره‌ی فرستادگان (ما) است. وَإِنَّ لُوطًا لَّمِنَ الْمُرْسَلِينَ
134 چون او را و همه‌ی کسانش را رهانیدیم. إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ
135 جز زنی سالخورده (و) ناتوان که در میان باقی‌ماندگان (از گمراهان) بود. إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ
136 سپس دیگران را نابود کردیم. ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ
137 و بی‌گمان، شما همواره بر آنان صبحگاهان وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِم مُّصْبِحِينَ
138 و شامگاهان می‌گذرید! آیا پس خردورزی نمی‌کنید؟! وَبِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
139 و به‌راستی، یونس همانا از زمره‌ی فرستادگان (ما) است. وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ
140 چون سوی آن کشتی پُر (از سرنشینان) بگریخت! إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ
141 پس با آنان قرعه انداخت (و) در نتیجه از رانده‌شدگان (از آن) بود. فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنْ الْمُدْحَضِينَ
142 (او را به دریا افکندند.) پس (آن) ماهی بزرگ او را بلعید، در حالی که او نکوهش کننده‌ی (خود) بود! فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ
143 پس اگر او از زمره‌ی تسبیح‌کنندگان نبود. فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِينَ
144 بی‌گمان تا روزی که برانگیخته می‌شوند، در شکم آن ماهی (همچنان) می‌ماند! لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ
145 پس او را در حالی که ناخوش بود، به ساحل (عریان و بی‌سامان) افکندیم! فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاء وَهُوَ سَقِيمٌ
146 و بر (سر و سامان)ش درختی از کدو بن رویاندیم. وَأَنبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِّن يَقْطِينٍ
147 و او را سوی یکصدهزار (نفر) یا بیشتر (به رسالت) فرستادیم. وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِئَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ
148 پس ایمان آوردند. در نتیجه تا چندی برخوردارشان کردیم. فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ
149 پس، از مشرکان جویای رأیی نوین شو. آیا پروردگارت را دختران و آنان را پسران است‌؟! فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ
150 یا فرشتگان را مادینه آفریدیم، حال آنکه آنان شاهد بودند؟ أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ
151 هان! (که) آنان از (گزاف و) انحرافشان بی‌گمان گویند: أَلَا إِنَّهُم مِّنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ
152 «خدا (فرزند) بزاد!» در حالی که آنان بی‌گمان دروغگویانند! وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ
153 آیا (خدا) دختران را بر پسران برگزیده است‌؟ أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِينَ
154 پس شما را چه شده‌؟ چگونه داوری می‌کنید؟ مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ
155 آیا پس (از این هم) متذکر نمی‌شوید؟! أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
156 یا برایتان (در دعوایتان) سلطه‌ای آشکارگر است‌؟ أَمْ لَكُمْ سُلْطَانٌ مُّبِينٌ
157 پس اگر (از) راستان بوده‌اید، کتاب (وحیانی)تان را بیاورید. فَأْتُوا بِكِتَابِكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
158 و بین خدا و جنّیان نسبی قرار دادند، حال آنکه به‌راستی جنّیان نیک دانسته‌اند (که برای حساب پس‌دادن) همواره خودشان بی‌چون احضارشد‌گانند. وَجَعَلُوا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ
159 خدا منزّه است از آنچه (به غلط و نارسایی) توصیف می‌کنند. سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ
160 بجز بندگان اخلاص‌شده (از سوی) خدا (که او را به حقیقیت توصیف می‌کند). إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ
161 پس همانا، شما و آنچه (که شما آن را) می‌پرستید، فَإِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ
162 بر ضدّ او [:خدا] فتنه‌گر نتوانید بود. مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ
163 مگر کسی که آتش‌افروز (دوزخ) پرسوز است! إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِيمِ
164 و هیچ یک از ما (فرشتگان) نیست، مگر (اینکه) برای او مقام و مرتبه‌ای معلوم است. وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ
165 و به‌راستی، ماییم که (برای انجام فرمان خدا) به‌درستی صف اندر صفیم. وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ
166 و همانا ما، خودهامان همواره تسبیح‌گویانیم. وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ
167 و گرچه آنان بی‌‌امان می‌گفته‌اند: وَإِنْ كَانُوا لَيَقُولُونَ
168 «اگر همواره یادواره‌ای از پیشینیان نزدمان بود،» لَوْ أَنَّ عِندَنَا ذِكْرًا مِّنْ الْأَوَّلِينَ
169 «بی‌چون بندگان خالص‌شده‌ی خدا بوده‌ایم!» لَكُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ
170 در نتیجه به آن کافر شدند، پس در آینده‌ای دور خواهند دانست! فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
171 و به‌راستی و درستی کلمه‌ی ما برای بندگان فرستاده‌شده‌ی ما از پیش (چنان) رفته است. وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ
172 آنان به‌راستی (بر دشمنانشان) بی‌گمان یاری‌شدگاند. إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ
173 و بی‌گمان سپاهمان همان پیروزمندانند. وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ
174 پس تا مدّتی (معیّن) از آنان روی برتاب. فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ
175 و آنان را بنگر. پس (همانان) در دور زمان خواهند نگریست. وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ
176 پس آیا عذاب ما را شتابزده خواستارند؟ أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ
177 پس، آن‌گاه که (عذابمان) به جایگاه و پایگاه وسیعشان فرود آید، چه بد صبحگاهی برای هشدارشدگان است! فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاء صَبَاحُ الْمُنذَرِينَ
178 و از ایشان تا مدّتی روی برتاب. وَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ
179 و بنگر. پس در دُور زمان خواهند نگریست! وَأَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ
180 منزّه است پروردگار تو، پروردگار با عزت، از آنچه وصف می‌کنند. سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ
181 و سلامی بر تمامی فرستادگان‌(مان)! وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ
182 و تمامی ستایش ویژه‌ی خدای جهانیان است. وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
;