1 |
بگو: پناه میبرم به پروردگار مردمان [[«قُلْ»: مخاطب پیغمبر است که الگو و پیشوا است، و به پیروی از این قُدوه مبارک والامقام، همه مؤمنان باید چنین گویند و به چنان پناهی روند.]] |
/content/ayah/audio/hudhaify/114001.mp3
|
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ |
2 |
به مالک و حاکم (واقعی) مردمان. [[«مَلِکِ»: صاحب. فرمانروا. عطف بیان، یا بدل، و یا صفت (رَبِّ) است (نگا: اعرابالقرآن درویش).]] |
/content/ayah/audio/hudhaify/114002.mp3
|
مَلِكِ النَّاسِ |
3 |
به معبود (به حقّ) مردمان. [[«إِلهِ»: معبود (نگا: بقره / 133).]] |
/content/ayah/audio/hudhaify/114003.mp3
|
إِلَهِ النَّاسِ |
4 |
از شرّ وسوسهگری که واپس میرود (اگر برای چیرهشدن بر او، از خدا کمک بخواهی و خویشتن را در پناهش داری). [[«الْوَسْوَاسِ»: وسوسهکننده. وسوسهگر. مراد اهریمن است. اسم مصدر است و به معنی اسم فاعل، یعنی «مُوَسْوِس» به کار رفته است. «الْخَنَّاسِ»: واپس رونده. یعنی موجودی است که برای گول زدن شخص به سراغش میآید، ولی همین که آن فرد برای نبرد با او از خدا یاری خواست، شکست میخورد و واپس میکشد و میدان را خالی میکند و در انتظار فرصت بعدی میماند.]] |
/content/ayah/audio/hudhaify/114004.mp3
|
مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ |
5 |
وسوسهگری است که در سینههای مردمان به وسوسه میپردازد (و ایشان را به سوی زشتی و گناه و ترک خوبیها و واجبات میخواند). [[«النَّاسِ»: اشخاص. افراد. گذشته از انسانها، جنّیها هم مراد است. چرا که در قرآن واژه «رِجَال» و «نَفَر» هم برای جنّیها به کار رفته است (نگا: جنّ / 1 و 6، أحقاف / 29) و یکی از دو گروه مخاطب قرآن هستند (نگا: أنعام / 130، أعراف / 38 و 179، ذاریات / 56).]] |
/content/ayah/audio/hudhaify/114005.mp3
|
الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ |
6 |
(در سینههای مردمانی) از جنّیها و انسانها. [[«مِنْ»: این حرف، بیانیّه است. یا بیان (ناس) در آیه پنجم است که معنی آن گذشت، و یا بیان (وسواس) که معنی چنین خواهد بود: وسوسهگری که از شیاطین جنّی است، و یا از انسانهای شیطان صفت (نگا: بقره / 14، انعام / 112، مؤمنون / 97).]] |
/content/ayah/audio/hudhaify/114006.mp3
|
مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ |