An-Najm

Change Language
Change Surah
Change Recitation

Persian: Sayyed Jalaloddin Mojtabavi

Play All
# Translation Ayah
1 سوگند به ستاره چون فرو شود. وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى
2 كه يار شما- رسول خدا مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى
3 و از هواى نفس سخن نمى‌گويد. وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى
4 نيست اين إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى
5 او را آن [فرشته‌] بس نيرومند- جبرئيل- آموخته است. عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى
6 توانمندى كه راست بايستاد- با صورت اصلى و تمام هيأت خود يا با جمال و صورت نيكوى خود-. ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى
7 و او در افق برين- يا به كناره بلند آسمان- بود. وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى
8 سپس نزديك شد و نزديكتر شد، ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى
9 تا به اندازه دو كمان يا نزديكتر. فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى
10 پس به بنده‌اش وحى كرد آنچه را وحى كرد. فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى
11 دل [محمد ص‌] آنچه را ديد دروغ نگفت- دروغ داخل آن نكرد، يا به خطا نديد-. مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى
12 آيا در آنچه مى‌بيند با وى ستيزه مى‌كنيد؟ أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى
13 و هر آينه او وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى
14 نزد سدرة المنتهى عِندَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى
15 كه نزديك آن، بهشت جاى آرامش است. عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى
16 آنگاه كه [آن فرشته را ديد] آن درخت سدره را مى‌پوشاند آنچه مى‌پوشاند. إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى
17 چشم [پيامبر] نه كژ ديد و نه از حد در گذشت- نه آنچه را حقيقت نداشت بديد-. مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى
18 هر آينه از نشانه‌هاى بزرگتر پروردگار خويش بديد. لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى
19 آيا لات و عزى را ديده‌ايد؟ أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى
20 و ديگر، منات را كه سومين آنهاست [آيا اينها را كه انبازان خداى گرفته‌ايد شايسته خدايى‌اند]؟! وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى
21 آيا شما را پسر باشد و او أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنثَى
22 آنگاه اين بخش‌كردنى است ناروا- كژ و ستمكارانه-. تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى
23 اينها نيستند مگر نامهايى كه شما و پدرانتان نهاده‌ايد. خدا هيچ حجتى به [خدايى‌] آنها فرو نفرستاده است. [اينان‌] جز پندار و آنچه را كه نفسهاشان خوش دارد پيروى نمى‌كنند، و حال آنكه از سوى پروردگارشان رهنمونى بديشان آمده است. إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى
24 مگر براى آدمى هر چه آرزو كند فراهم است؟ [هرگز!] أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّى
25 پس خداى راست آن جهان و اين جهان- هر چه خواهد به هر كه خواهد مى‌دهد-. فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى
26 و بسا فرشتگانى در آسمانها كه شفاعتشان هيچ سود نكند مگر پس از آنكه خداى براى هر- شفيع يا براى هر انسانى- كه بخواهد و پسندد، اجازه دهد. وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاء وَيَرْضَى
27 هر آينه كسانى كه به جهان پسين ايمان ندارند فرشتگان را به نام دختران مى‌نامند. إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنثَى
28 و آنان را هيچ دانشى بدان نيست. جز گمان را پيروى نمى‌كنند، و همانا گمان براى [شناخت‌] حقيقت هيچ سودى ندارد- كفايت نكند-. وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا
29 پس روى بگردان از هر كه از يادكرد ما- يا قرآن- روى مى‌گرداند و جز زندگى اين جهان را نمى‌خواهد. فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا
30 اين است منتهاى دستيابى آنها به دانش. همانا پروردگار تو داناتر است به آن كه از راه او گمراه شده و هم او داناتر است به آن كه راه‌يافته است ذَلِكَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى
31 و خداى راست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است تا آنان را كه بدى كردند بدانچه كردند كيفر دهد و نيكوكاران را به پاداش نيكو پاداش دهد وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى
32 آنان كه از گناهان بزرگ و زشتكاريها دورى كنند، مگر گناهان خرد و اندك همانا پروردگار تو فراخ‌آمرزش است. او به شما داناتر است آنگاه كه شما را از زمين بيافريد و آنگاه كه جنين‌هايى بوديد در شكمهاى مادرانتان. پس خود را مستاييد، كه او داناتر است به آن كه پرهيزگارى كرده است. الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى
33 آيا ديدى آن كس را كه [از پذيرفتن حق‌] رويگردان شد؟ أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى
34 و اندكى [از مال‌] بداد و دست باز داشت- در انفاق بخل ورزيد-؟ وَأَعْطَى قَلِيلًا وَأَكْدَى
35 آيا نزد او علم غيب است كه خود مى‌بيند- كه تا كى خواهد زيست، كه انفاق نمى‌كند-؟! أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى
36 يا مگر او را خبر نداده‌اند بدانچه در صحيفه‌هاى موسى- يعنى تورات- است؟ أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى
37 و [بدانچه در صحيفه‌هاى‌] ابراهيم [است‌] كه وفا كرد- به پيمانهاى الهى-؟: وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّى
38 كه هيچ بار بردارى- از گناه- بار [گناه‌] ديگرى را برندارد أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى
39 و اينكه براى آدمى جز آنچه به كوشش خود كرده است نيست وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى
40 و بزودى كوشش او را به وى بنمايند وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى
41 سپس پاداش تمام آن را به او بدهند. ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَى
42 و پايان و بازگشت [همگان‌] به سوى پروردگار توست. وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنتَهَى
43 و اوست كه بخنداند و بگرياند. وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى
44 و اوست كه بميراند و زنده كند. وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا
45 و اوست كه دو گونه: نر و ماده بيافريد، وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى
46 از نطفه‌اى، آنگاه كه در رحم ريخته شود. مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى
47 و بر اوست آفرينش ديگر- آفرينش نو هنگام رستاخيز-. وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى
48 و اوست كه توانگرى دهد و مال بخشد- يا خرسندى و خشنودى دهد-. وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى
49 و اوست خداوند شعرى. وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى
50 و اوست كه عاد نخستين- قوم هود- را هلاك كرد وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَى
51 و ثمود- قوم صالح- را كه [از كافران‌] هيچ كس را باز نگذاشت وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى
52 و قوم نوح را پيش از آن، كه ستمكارتر و سركش‌تر بودند. وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى
53 و مؤتفكه- شهرهاى قوم لوط- را واژگون ساخت. وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى
54 پس آنها را فرو پوشانيد آنچه فرو پوشانيد- سنگهايى كه بر آنها بارانيد-. فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى
55 پس [اى آدمى‌] به كدام يك از نعمتهاى پروردگارت شك مى‌آرى و ستيزه مى‌كنى؟ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكَ تَتَمَارَى
56 اين بيم‌كننده‌اى است از همان بيم كنندگان پيشين. هَذَا نَذِيرٌ مِّنَ النُّذُرِ الْأُولَى
57 رستاخيز نزديك شد. أَزِفَتْ الْآزِفَةُ
58 آن را جز خداى، آشكار كننده‌اى نيست. لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ كَاشِفَةٌ
59 آيا از اين سخن شگفتى مى‌نماييد؟ أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ
60 و مى‌خنديد و نمى‌گرييد؟ وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ
61 و شما [از اين سخن‌] غافل و سرگرم باطليد. وَأَنتُمْ سَامِدُونَ
62 پس خداى را سجده كنيد و [او را] بپرستيد. فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا
;