Sad

Change Language
Change Surah
Change Recitation

Persian: Mohsen Gharaati

Play All
# Translation Ayah
1 صاد. سوگند به قرآن پندآموز [که تو از پیامبرانی]! ص وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ
2 آری! کسانی که کفر ورزیدند، سخت در سرکشی و ستیزند. بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ
3 چه بسیار اقوام پیش از اینان که [به خاطر کفر و نفاق] نابودشان کردیم، پس فریاد کمک‌خواهی سردادند، امّا دیگر زمان فرار نبود. كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ
4 و کافران تعجب کردند که هشداردهنده‌ای از خودشان به سراغشان آمده و گفتند: «این، جادوگری دروغگوست. وَعَجِبُوا أَن جَاءهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ
5 آیا او به جای معبودهای گوناگون، یک معبود قرار داده است؟ البتّه که این، چیزی بسیار عجیب است!» أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ
6 سردمداران کفر، [از مجلس پیامبر] بیرون آمدند [و گفتند]: «بروید و بر پرستش خدایان خود پایدار بمانید، که این چیزی است که [از شما] خواسته شده است. وَانطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ
7 ما این چیزها را [که محمّد می‌گوید،] در آخرین آیین نشنیده‌ایم. این آیین، آیینی ساختگی است. مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ
8 آیا از میان همه ما، قرآن بر او نازل شده است؟» [این حرف‌ها بهانه‌ای بیش نیست؛] بلکه آنان نسبت به قرآن، در شک هستند. آری، آنان هنوز عذاب مرا نچشیده‌اند. أَأُنزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّن ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ
9 مگر گنجینه‌های رحمت پروردگار عزیز و بخشنده‌ات در اختیار آنهاست؟ [تا وحی بر کسانی که آنان می‌خواهند، نازل شود.] أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ
10 یا فرمانروایی آسمان‌ها و زمین، و آنچه میان آنهاست، از آنِ ایشان است؟ [اگر چنین است‌] پس با امکاناتی که دارند، بالا بروند [و از نزول وحی بر کسی که ما می‌خواهیم، جلوگیری کنند!] أَمْ لَهُم مُّلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبَابِ
11 آنان لشکر کوچکی از احزابِ شکست‌خورده‌اند. جُندٌ مَّا هُنَالِكَ مَهْزُومٌ مِّنَ الْأَحْزَابِ
12 پیش از این کافران، قوم نوح، و عاد، و فرعونِ قدرتمند [نیز]، پیامبران را تکذیب کردند. كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ
13 قوم ثمود، و قوم لوط، و مردم ایکه [قوم شعیب،] آنان نیز گروه‌هایی بودند. وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الأَيْكَةِ أُوْلَئِكَ الْأَحْزَابُ
14 هر یک از آن گروه‌ها، پیامبران را تکذیب کردند و عذاب الهی در مورد آنان تحقّق یافت. إِن كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ
15 گویا این کافران تنها چشم به راه صیحه‌ای مرگبارند، که به دنبالش بازگشتی برای آنان نیست، وَمَا يَنظُرُ هَؤُلَاء إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً مَّا لَهَا مِن فَوَاقٍ
16 و [با تمسخر و غرور] گفتند: «پروردگارا! پیش از [فرارسیدن] روز حساب، سهم ما را [از عذاب] هرچه زودتر به ما بده!» وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّل لَّنَا قِطَّنَا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسَابِ
17 [ای پیامبر!] بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و بنده ما داود را یاد کن که نیرومند بود، امّا همواره روی به سوی درگاه ما داشت. اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ
18 همانا ما کوه‌ها را رام کردیم که در شامگاهان و بامدادان، همراه او تسبیح گویند. إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِشْرَاقِ
19 و پرندگان را [نیز] گرد آوردیم، و [همگی با داود تسبیح خدا می‌گفتند و] به سوی خدا بازمی‌گشتند. وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَّهُ أَوَّابٌ
20 و فرمانروایی و حکومت او را استوار داشتیم، و به او حکمت، و گفتار پایان‌بخش [در داوری] دادیم. وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ
21 و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار محراب [داود] بالا رفتند؟ وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ
22 آن‌گاه که [ناگهان] بر او وارد شدند، و [داود] از [مشاهده‌ی] آنان به هراس افتاد. شاکیان گفتند: «نترس! ما دو نفر درگیر شده‌ایم و یکی از ما بر دیگری ستم کرده است، پس میان ما به حقّ داوری کن و ستم روا مدار! و ما را به راه راست راهنمایی فرما! إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُم بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاء الصِّرَاطِ
23 این برادر من است که نود و نُه میش دارد و من تنها یک میش دارم؛ امّا [با آن همه سرمایه، به من] می‌گوید: آن یک میش را هم به من واگذار! و در گفتگو بر من چیره شده است.» إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ
24 [داود] گفت: «بی‌تردید او با درخواست افزودن میش تو به میش‌های خودش، به تو ستم کرده است. و البتّه بسیاری از شریکان، بر یکدیگر ستم می‌کنند، مگر کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند. و آنان اندکند.» و [داود] متوجّه شد که ما او را [با این ماجرا] آزمایش کرده‌ایم، پس از پروردگارش آمرزش خواست و به رکوع افتاد و توبه کرد. قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيراً مِّنْ الْخُلَطَاء لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ
25 پس ما آن [قضاوت] را بر او بخشیدیم. و البتّه او نزد ما مقامی والا و سرانجامی نیک دارد. فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ
26 ای داود! ما تو را در زمین جانشین قرار دادیم، پس میان مردم به حقّ داوری کن. و از هوا و هوس‌ها پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف می‌کند. البتّه کسانی که از راه خدا منحرف می‌شوند، برایشان عذاب سختی است، برای آن که روز حساب را فراموش کردند. يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ
27 و ما آسمان و زمین، و آنچه را میان آنهاست، بیهوده نیافریدیم. این، پندار کسانی است که کفر ورزیدند. پس وای بر کافران از آتش [دوزخ]! وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ
28 آیا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، همانند فسادگرانِ در زمین قرار می‌دهیم؟ یا پرهیزکاران را مانند بدکاران قرار می‌دهیم؟ أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ
29 [این] کتاب مبارکی است که به سوی تو فروفرستادیم، تا در آیات آن تدبّر کنند. و خردمندان پند گیرند. كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ
30 و ما به داود سلیمان را بخشیدیم. او بنده‌ی خوبی بود، زیرا بسیار به درگاه ما روی می‌آورد. وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ
31 [یاد کن] آن‌گاه که در پایان روز، اسبان چابک تندرو بر سلیمان عرضه شد [و او مشغول سان دیدن بود]. إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ
32 پس گفت: «من دوستی این اسبان را به خاطر یاد پروردگارم دوست دارم» [و فرمان داد آنها را دواندند] تا [از دیدگانش] پنهان شدند. فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ
33 [سپس دستور داد:] آنها را نزد من بازگردانید، پس ساق‌ها و گردن‌های اسبان را دست کشید. رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ
34 و به راستی ما سلیمان را آزمودیم. و بر تخت او جسدی [بی‌جان از فرزندش‌] افکندیم، پس به درگاه خدا توبه کرد. وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ
35 و گفت: «پروردگارا! مرا بیامرز و به من فرمانروایی و ملکی عطا کن که پس از من سزاوار هیچ کس نباشد. البتّه تو بسیار بخشنده‌ای.» قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَّا يَنبَغِي لِأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ
36 پس ما باد را مسخّر او ساختیم که به فرمان او هر جا بخواهد، به نرمی و آرامی حرکت کند. فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاء حَيْثُ أَصَابَ
37 و جنّ‌های سرکش را [رامِ او ساختیم،] هر [کدام] بنّایی [می‌دانند، برایش بسازند،] و [هر کدام] غوّاصی [می‌دانند، جواهرات استخراج کنند]. وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ
38 و گروه دیگری از جنّ‌ها با غل و زنجیر به هم بسته بودند. [تا نتوانند در حکومت او فتنه و آشوب کنند.] وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ
39 «[ای سلیمان!] این بخشش بی‌حساب ماست. به هرکس می‌خواهی ببخش، یا دریغ کن.» هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ
40 و او نزد ما مقامی والا و سرانجامی نیک دارد. وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ
41 و بنده‌ی ما ایوب را یاد کن، آن‌گاه که پروردگارش را ندا داد: «[پروردگارا!] شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است!» وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ
42 [به او گفتیم:] «پای خود را بر زمین بزن [تا از زیر پای تو چشمه‌ای جاری کنیم]. این چشمه‌ی آبی خنک برای شستشو و نوشیدن است.» ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ
43 و ما بر اساس رحمت خویش، خانواده‌اش را [که در اثر بیماری سخت و طولانی، از او جدا شده بودند،] به او بخشیدیم و برگرداندیم، و همانند آنها را به آنان افزودیم، تا برای خردمندان پندی باشد. وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرَى لِأُوْلِي الْأَلْبَابِ
44 [او سوگند یاد کرده بود که به خاطر تخلّف همسرش، او را تنبیه کند؛ امّا چون همسرش وفادار بود به او گفتیم:] «دسته‌ای از شاخه‌های نازک گیاه به دست خود بگیر و با آن بزن، [تا بدن همسرت آزرده نشود.] و سوگند را مشکن!» ما ایوب را صابر یافتیم. او بنده‌ی خوبی بود، زیرا بسیار به درگاه ما روی می‌آورد. وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِب بِّهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ
45 و بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را یاد کن که دارای قوّت و بصیرت بودند. وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُوْلِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ
46 ما آنان را با خلوص ویژه‌ای که یادآور سرای قیامت بود، خالص کردیم. إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ
47 و آنان در پیشگاه ما از برگزیدگان و نیکانند. وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ
48 و اسماعیل و یسع و ذوالکفل را یاد کن که همه از نیکانند. وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِّنْ الْأَخْيَارِ
49 این، یاد [ما از آنان در دنیا] است. و البتّه برای پرهیزکاران بازگشت‌گاهی نیکو خواهد بود. هَذَا ذِكْرٌ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ
50 باغ‌های جاودانه‌ای که درهایش به روی آنان گشوده است. جَنَّاتِ عَدْنٍ مُّفَتَّحَةً لَّهُمُ الْأَبْوَابُ
51 در آنجا [بر تخت‌ها] تکیه می‌زنند. [و] میوه‌های فراوان و نوشیدنی در آنجا می‌طلبند. مُتَّكِئِينَ فِيهَا يَدْعُونَ فِيهَا بِفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَشَرَابٍ
52 و نزدشان همسرانی است [زیبا] که چشم از غیر فرومی‌بندند، و همتا و هم‌سال آنها هستند. وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ
53 این است آنچه برای روز حساب به شما وعده داده می‌شود. هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ
54 این روزی ماست که برای آن پایانی نیست. إِنَّ هَذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِن نَّفَادٍ
55 این [است پاداش بهشتیان]! و البتّه سرکشان بازگشت‌گاه بدی دارند: هَذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ
56 دوزخ، که در آن وارد می‌شوند. چه بد بستری است! جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ
57 این آب داغ و چرکابی است که باید آن را بچشند. هَذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ
58 و عذاب‌های دیگری مانند آن دارند. وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ
59 [به پیشوایان گمراه گفته می‌شود:] «این‌ها گروهی [از پیروان شما] هستند که همراهِ شما وارد [دوزخ] می‌شوند.» [در پاسخ می‌گویند:] خوش آمدی برای آنان نیست، زیرا که به آتش درافتند.» هَذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُوا النَّارِ
60 [پیروان به رهبران] می‌گویند: «بلکه خوش‌آمد بر شما مباد، که شما این عذاب را برای ما پیش فرستادید. پس چه جایگاه بدی است!» قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ
61 می‌گویند: پروردگارا! هرکس این عذاب را برای ما فراهم ساخته است، بر عذابِ او در آتشِ [دوزخ] دو برابر بیافزا!» قَالُوا رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ
62 و می‌گویند: «چرا مردانی را که ما آنها را از اشرار می‌شمردیم، نمی‌بینیم؟ وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ
63 آیا ما [به ناحقّ] آنان را به مسخره می‌گرفتیم؟ [و امروز اهل بهشتند؟ یا آن که در دوزخند،] و چشمان ما به آنها نمی‌افتد؟» أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ
64 همانا مجادله‌ی اهل آتش حتمی و واقع‌شدنی است. إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ
65 بگو: «من فقط بیم‌دهنده‌ام. و هیچ معبودی جز خداوند یکتای قهّار نیست. قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ
66 پروردگار آسمان‌ها و زمین، و آنچه میان آن دو است. [خداوند] نفوذناپذیر و بسیار آمرزنده.» رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ
67 بگو: «این [قرآن] خبری بزرگ است، قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ
68 که شما از آن روی‌گردانید. أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ
69 من دانشی به عالم بالا نداشتم، آن‌گاه که [فرشتگان درباره‌ی آفرینش آدم‌] مجادله می‌کردند. مَا كَانَ لِي مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ يَخْتَصِمُونَ
70 به من چیزی وحی نمی‌شود، مگر از آن رو که من هشداردهنده‌ای آشکارم.» إِن يُوحَى إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
71 آن‌گاه که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشری از گِل می‌آفرینم. إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِن طِينٍ
72 پس همین که او را استوارش ساختم و از روح خود در او دمیدم، سجده‌کنان برای او به خاک بیافتید.» فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ
73 پس فرشتگان همه با هم سجده کردند. فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ
74 مگر ابلیس که تکبّر ورزید و از کافران بود. إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنْ الْكَافِرِينَ
75 [خداوند] فرمود: «ای ابلیس! چه چیز مانعِ تو شد که برای موجودی که به دستان [قدرت] خویش آفریدم، سجده کنی؟ تکبّر کردی یا از بلندمرتبه‌ها بودی؟!» قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ
76 ابلیس گفت: من از او بهترم! مرا از آتش آفریده‌ای، و او را از گِل!» قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ
77 [خداوند] فرمود: «پس، از این درگاه بیرون شو که تو رانده شده‌ای! قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ
78 و لعنت من تا روز رستاخیز بر تو خواهد بود.» وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَى يَوْمِ الدِّينِ
79 [ابلیس] گفت: «پروردگارا! پس مرا تا روزی که [خلایق] برانگیخته می‌شوند، مهلت ده.» قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ
80 [خداوند] فرمود: «تو از مهلت داده‌شدگانی! قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ
81 [اما] تا روز و زمانی معین.» إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ
82 [ابلیس] گفت: «به عزّتت سوگند که همه را گمراه خواهم کرد. قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
83 مگر بندگان خالص شده‌ات را.» إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ
84 [خداوند] فرمود: «به حقّ سوگند، و حقّ می‌گویم، قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ
85 که دوزخ را از تو، و تمام کسانی که از تو پیروی کنند، پر خواهم کرد.» لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ
86 [ای پیامبر! به مردم] بگو: «من از شما برای رسالتم پاداشی نمی‌طلبم، و از کسانی نیستم که چیزی را از نزد خود می‌سازند [و ادّعای باطل دارند]. قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ
87 این [قرآن] تذکر و پندی برای جهانیان است. إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ
88 و بی‌تردید پس از مدّتی خبر [درستی آیات و وعده‌های‌] آن را خواهید دانست.» وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ
;