Al-Waqi'a

Change Language
Change Surah
Change Recitation

Persian: Sayyed Jalaloddin Mojtabavi

Play All
# Translation Ayah
1 آنگاه كه آن رخداد- رستاخيز- رخ دهد إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ
2 كه در رخدادش دروغى نيست لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ
3 فرونهنده است و بردارنده. خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ
4 آنگاه كه زمين سخت جنبانده شود إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا
5 و كوه‌ها خرد و ريز ريز شوند وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا
6 پس چون گرد و غبار پراكنده گردند. فَكَانَتْ هَبَاء مُّنبَثًّا
7 و شما سه گروه باشيد: وَكُنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً
8 خجستگان و سعادتمندان، خجستگان چه باشند؟ فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ
9 و شومان و بدبختان، شومان و بدبختان چه باشند؟ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ
10 و پيشى‌گيرندگان- به ايمان و جهاد و طاعت-، آن پيشى‌گيرندگان وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ
11 ايشانند نزديك‌داشتگان أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ
12 در بهشتهاى پُر نعمت فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ
13 بسيارى از پيشينيان‌اند- از امّتهاى پيامبران پيشين- ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ
14 و اندكى از پسينيان- امت رسول اللّه وَقَلِيلٌ مِّنَ الْآخِرِينَ
15 بر تختهاى بافته- به زر و گوهر و مرواريد-، عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ
16 روياروى هم بر آنها تكيه زده‌اند. مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ
17 پسرانى هماره نوجوان [به خدمت‌] پيرامون ايشان مى‌گردند، يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ
18 با صراحى‌ها و كوزه‌ها و جامهايى از مىْ صافى گوارا، بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ
19 كه از [نوشيدن‌] آن سر درد نگيرند و مست و بى‌خرد نشوند. لَا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنزِفُونَ
20 و از هر ميوه‌اى كه برگزينند. وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ
21 و از گوشت مرغانى كه بخواهند. وَلَحْمِ طَيْرٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ
22 و دوشيزگانى با چشمهاى سياه و درشت، وَحُورٌ عِينٌ
23 همچون مرواريد پوشيده در صدف- كه هوا در آن اثر نكند و صفا و روشنى‌اش بر جاى باشد- كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ
24 به پاداش آنچه مى‌كردند. جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
25 در آنجا سخن بيهوده و گنه‌آلود نشنوند. لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا
26 مگر گفتارى: سلام، سلام. إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا
27 و ياران دست راست- خجستگان و سعادتمندان-، دست راستيان چه باشند؟ وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ مَا أَصْحَابُ الْيَمِينِ
28 در [زير] كنارهايى بى‌خار، فِي سِدْرٍ مَّخْضُودٍ
29 و درخت موزى كه ميوه‌اش بر هم چيده باشد، وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ
30 و سايه‌اى كشيده و پيوسته، وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ
31 و آبى هماره روان، وَمَاء مَّسْكُوبٍ
32 و ميوه‌اى بسيار، وَفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ
33 نه بريده- قطع نشود- و نه بازداشته- از خوردن-. لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ
34 و فرشهايى برافراشته- بر تختهاى بلند افكنده‌شده، يا گرانبها-. وَفُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ
35 ما ايشان را آفريده‌ايم، آفرينشى نو- يا: آفرينشى ويژه كه هرگز دگرگونى نيابد، پير نشوند و زيبايى خود را از دست ندهند-. إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء
36 و آنان را دوشيزگانى ساخته‌ايم، فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْكَارًا
37 شوى‌دوستانى همسال- با يكديگر و با شوهران-، عُرُبًا أَتْرَابًا
38 براى ياران دست راست- خجستگان و سعادتمندان-. لِّأَصْحَابِ الْيَمِينِ
39 كه گروهى از پيشينيانند، ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ
40 و گروهى از پسينيان. وَثُلَّةٌ مِّنَ الْآخِرِينَ
41 و ياران دست چپ- شومان و بدبختان-، دست چپيان چه باشند؟ وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ
42 در آتشين بادى سوزان و آبى جوشان، فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ
43 و سايه‌اى از دودى سخت سياه، وَظِلٍّ مِّن يَحْمُومٍ
44 نه سرد- زيرا از دود دوزخ است- و نه خوش. لَّا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍ
45 زيرا كه اينان پيش از اين- عذاب- سرمست از كامرانى بودند. إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ
46 و بر گناه بزرگ- شرك، يا پيمان‌شكنى، يا سوگند بزرگ بر انكار بعث- پاى مى‌فشردند، وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنثِ الْعَظِيمِ
47 و مى‌گفتند: آيا چون بميريم و خاك و استخوان شويم باز زنده و برانگيخته مى شويم؟ وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ
48 و آيا پدران پيشين ما نيز [زنده و برانگيخته مى‌شوند]؟ أَوَ آبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ
49 بگو: هر آينه پيشينيان و پسينيان، قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ
50 [همگان‌] به هنگام آن روز دانسته شده گردآورى و فراهم مى‌شوند. لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ
51 و آنگاه شما اى گمراهان دروغ‌انگار، ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ
52 هر آينه از درخت زقّوم مى‌خوريد، لَآكِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ
53 و شكمها را از آن پُر مى‌كنيد، فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ
54 آنگاه روى آن، از آب جوشان مى‌آشاميد، فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ
55 و چنان آشامنده‌ايد كه شتران تشنه مى‌آشامند. فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ
56 اين است پذيرائى آنها در روز حساب و پاداش. هَذَا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ
57 ما شما را آفريده‌ايم- و از آينده شما باخبريم-، پس چرا باور نمى‌داريد؟ نَحْنُ خَلَقْنَاكُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ
58 آيا آب منى را كه مى‌ريزيد- نطفه‌اى را كه در رحم زنان مى‌افكنيد- ديده‌ايد؟ أَفَرَأَيْتُم مَّا تُمْنُونَ
59 آيا شما آن را مى‌آفرينيد- نقشبندى مى‌كنيد- يا ما آفريننده‌ايم؟ أَأَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ
60 ما مرگ را ميان شما مقدّر كرديم، و كسى بر ما پيشى نگرفته و ناتوان نيستيم، نَحْنُ قَدَّرْنَا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ
61 از آنكه به جاى شما ديگرانى همچون شما آوريم. و شما را در آنچه- در صورت و هيئتى يا در عالمى كه- نمى‌دانيد از نو بيافرينيم. عَلَى أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنشِئَكُمْ فِي مَا لَا تَعْلَمُونَ
62 و هر آينه شما آفرينش نخست- زندگى دنيوى- را دانسته‌ايد، پس چرا ياد نمى‌كنيد و پند نمى‌گيريد؟ وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذكَّرُونَ
63 آيا آنچه مى‌كاريد ديده‌ايد؟ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ
64 آيا شما آن را مى‌رويانيد يا ما روياننده‌ايم؟ أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ
65 اگر بخواهيم آن را گياهى در هم شكسته- يا كاهى بى‌دانه- مى‌گردانيم پس سراسيمه و در شگفت بمانيد، لَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ
66 [و گوييد:] راستى كه ما زيان كرده و تاوان زده‌ايم. إِنَّا لَمُغْرَمُونَ
67 بلكه ما بى‌بهره مانده‌ايم. بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ
68 آيا آبى را كه مى‌آشاميد ديده‌ايد؟ أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاء الَّذِي تَشْرَبُونَ
69 آيا شما آن را از ابر فرو آورده‌ايد يا ما فروآرنده‌ايم؟ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ
70 اگر بخواهيم آن را تلخ و شور مى‌گردانيم پس چرا سپاس نمى‌گزاريد؟ لَوْ نَشَاء جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ
71 آيا آتشى را كه مى‌افروزيد ديده‌ايد؟ أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ
72 آيا درخت آن را شما پديد آورده‌ايد يا ما پديدآرنده‌ايم؟ أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِؤُونَ
73 ما آن را يادكردى ساختيم- كه چون آن را ببينند آتش دوزخ را ياد كنند- و كالايى براى صحرانشينان. نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِّلْمُقْوِينَ
74 پس نام پروردگار بزرگ خود را به پاكى ياد كن. فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ
75 پس سوگند به فروشدنگاه- يا جايگاه- ستارگان فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ
76 و همانا اين سوگندى است بزرگ، اگر بدانيد وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ
77 كه هر آينه اين قرآنى است گرامى و ارجمند، إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ
78 در كتابى پوشيده و نگاه‌داشته- لوح محفوظ- فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ
79 كه جز پاك‌شدگان و پاكيزگان به آن دست نمى‌رسانند، لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ
80 فروفرستاده‌اى است از پروردگار جهانيان. تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ
81 پس آيا به اين سخن بى‌اعتنايى و سهل‌انگارى مى‌كنيد؟! أَفَبِهَذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ
82 و روزى- بهره- خود را [از آن‌] اين مى‌سازيد كه [آن را] دروغ انگاريد؟! وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ
83 پس چرا چون [جان‌] به گلوگاه رسد- هنگام مرگ-، فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ
84 و شما آن هنگام مى‌نگريد- به آن كه در حال جان‌دادن است- وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ
85 در حالى كه ما به او از شما نزديكتريم، ولى شما نمى‌بينيد وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَكِن لَّا تُبْصِرُونَ
86 پس چرا اگر شما [برانگيختنى و] جزادادنى نيستيد- يعنى اگر رستاخيز را باور نداريد-، فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ
87 او را باز نمى‌گردانيد، اگر راست مى‌گوييد؟! تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
88 و اما اگر از نزديك‌داشتگان- مقربان- باشد، فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ
89 پس آسانى- هنگام مرگ و پس از آن در برزخ و رستاخيز- و روزى جاودانى- يا گياه خوشبو- و بهشت پُر نعمت [فراروى اوست‌]. فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ
90 و اما اگر از ياران دست راست- اهل سعادت- باشد، وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ أَصْحَابِ الْيَمِينِ
91 پس تو را از ياران دست راست سلام است. فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ
92 و اما اگر از دروغ‌انگاران گمراه باشد، وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ
93 پس پذيرايى [او] از آبى جوشان است. فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ
94 و به دوزخ در آمدن و سوختن. وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ
95 هر آينه اين، آن سخن راست بى‌گمان و درست است. إِنَّ هَذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ
96 پس نام پروردگار بزرگت را به پاكى ياد كن. فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ
;