Ha-Mim Sajda

Change Language
Change Surah
Change Recitation

Persian: Sayyed Jalaloddin Mojtabavi

Play All
# Translation Ayah
1 حاميم. حم
2 [اين‌] فرو فرستاده‌اى است از سوى آن بخشاينده مهربان. تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
3 كتابى است كه آيات آن به روشنى بازگشاده و بيان شده است، قرآنى به زبان تازى، براى مردمى كه بدانند كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
4 مژده‌دهنده و بيم‌كننده، ولى بيشترشان رويگردان شدند پس نمى‌شنوند [و نمى‌پذيرند]. بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ
5 و گفتند: دلهاى ما از آنچه ما را بدان مى‌خوانى در پوششهايى است و در گوشهاى ما سنگينى و گرانى است و ميان ما و تو پرده‌اى است، پس [هر چه توانى‌] كار مى‌كن كه ما نيز [هر چه توانيم‌] كاركننده‌ايم. وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِن بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ
6 بگو: جز اين نيست كه من آدمى‌ام مانند شما، به من وحى مى‌شود كه همانا خداى شما خدايى است يگانه، پس به سوى او روى آريد و راست باشيد- به يكتا پرستى و طاعت و پايدارى بر آن- و از او آمرزش بخواهيد، و واى بر مشركان، قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِّلْمُشْرِكِينَ
7 آنان كه زكات نمى‌دهند و به جهان واپسين كافرند. الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ
8 همانا كسانى كه ايمان آورده‌اند و كارهاى نيك و شايسته كرده‌اند مزدى بى‌پايان- قطع نشدنى يا ناكاسته يا بى‌منت- دارند. إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ
9 بگو: آيا شما به آن [خداى‌] كه زمين را در دو روز- دو دوران- بيافريد كافر مى‌شويد و براى او همتايان مى‌سازيد؟ اين است پروردگار جهانيان قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ
10 و در آن كوه‌هايى استوار بر روى آن پديد آورد و در آن بركت نهاد و روزيهايش را در آن در چهار روز- چهار دوران- به اندازه مقرر كرد، يكسان و درست- بى‌زيادت و نقصان- براى خواهندگان. وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ
11 سپس به آسمان پرداخت و آن دودى- گاز يا بخارى دودمانند- بود، پس به آن و به زمين گفت: خواه يا ناخواه بياييد، گفتند: فرمانبردار آمديم. ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ
12 آنگاه آنها را- كه به صورت دود بودند- در دو روز، هفت آسمان بساخت و در هر آسمانى فرمان- يا كار- آن را وحى كرد، و آسمان دنيا- نزديكتر- را به چراغهايى- ستارگان- بياراستيم و [آن را] نگاه داشتيم- از آسيب و خلل، يا از ورود شياطين- اين است [آفريدن و] اندازه‌نهادن آن بى‌همتا تواناى دانا. فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ
13 پس اگر روى برتافتند، بگو: شما را از عذابى مانند عذاب قوم عاد و ثمود- كه به باد صرصر و بانگ كشنده آسمانى گرفتار شدند- بيم مى‌كنم. فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ
14 آنگاه كه فرستادگان از پيش روى و از پشت سرشان- يعنى از هر سو و در هر زمان- بديشان آمدند [و گفتند] كه جز خداى يكتا را نپرستيد، گفتند: اگر پروردگار ما مى‌خواست [كه فرستادگانى بفرستد] هر آينه فرشتگانى فرومى‌فرستاد، پس ما بدانچه شما به آن فرستاده شده‌ايد كافريم. إِذْ جَاءتْهُمُ الرُّسُلُ مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاء رَبُّنَا لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ
15 اما عاد- قوم هود- در زمين به ناروا گردنكشى كردند و گفتند: كيست نيرومندتر از ما؟ آيا نديدند- يعنى ندانستند- كه آن خداى كه آنان را آفريده، از ايشان نيرومندتر است؟ و آنها آيات ما را انكار مى‌كردند. فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ
16 پس بر آنان تندبادى سرد و سخت آواز در روزهايى شوم- يا پُر گرد و غبار- فرستاديم تا در زندگانى اين جهان عذاب خوارى و رسوايى را به آنان بچشانيم، و هر آينه عذاب آن جهان بدتر و رسواكننده‌تر است و آنها يارى نشوند. فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنصَرُونَ
17 و اما قوم ثمود- قوم صالح-، آنان را راه نموديم ولى كورى- گمراهى- را بر رهيابى برگزيدند پس به سزاى آنچه مى‌كردند بانگ عذاب خواركننده آنان را بگرفت. وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
18 و كسانى را كه ايمان آورده بودند و پرهيزگارى مى‌كردند رهانيديم. وَنَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ
19 و روزى كه دشمنان خداى [براى رفتن‌] به سوى آتش دوزخ برانگيخته و فراهم شوند پس آنها را باز دارند- تا پسينيان برسند و همگى يكجا گرد آيند- وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاء اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ
20 تا چون به دوزخ رسند گوش و ديدگان و پوستهاشان- يعنى اندامهاشان- بدانچه مى‌كردند گواهى دهند. حَتَّى إِذَا مَا جَاؤُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
21 و به پوستهاى خويش گويند: چرا بر ما گواهى داديد؟ گويند: خدايى كه هر چيزى را گويا كرده است ما را به سخن آورد. و اوست كه شما را نخستين بار بيافريد و به سوى او بازگردانده مى‌شويد. وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
22 و شما [هنگام گناهكارى در دنيا] از اينكه گوش و ديدگان و پوستهاتان بر ضد شما گواهى دهند نمى‌توانستيد پنهان شويد و ليكن [به سبب پنهانى گناه‌كردن‌] پنداشتيد كه خدا بسيارى از آنچه مى‌كنيد نمى‌داند. وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيراً مِّمَّا تَعْمَلُونَ
23 و اين بود پندارتان كه به پروردگار خود گمان مى‌برديد شما را هلاك كرد پس از زيانكاران گشتيد. وَذَلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنتُم بِرَبِّكُمْ أَرْدَاكُمْ فَأَصْبَحْتُم مِّنْ الْخَاسِرِينَ
24 اگر شكيبايى كنند جايشان آتش است و اگر عفو و خشنودى [خدا] جويند- به پوزش‌خواهى- درخواستشان پذيرفته نشود. فَإِن يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ وَإِن يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُم مِّنَ الْمُعْتَبِينَ
25 و براى آنان همگنانى [از شياطين‌] برانگيختيم پس آنچه را كه پيش رويشان و پشت سرشان است- لذتهاى حاضر و آنچه در آينده آرزو داشتند- برايشان آراسته نمودند و آن گفتار- كلمه عذاب- بر آنان سرا شد در حالى كه همچون گروه‌هايى از پريان و آدميان بودند كه پيش از ايشان گذشتند همانا آنها زيانكار بودند. وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاء فَزَيَّنُوا لَهُم مَّا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ
26 و كسانى كه كافر شدند گفتند: به اين قرآن گوش فرا مدهيد و [هنگام قرائت وى‌] سخن ياوه در آن افكنيد تا شايد پيروز شويد. وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ
27 پس بى‌گمان كسانى را كه كافر شدند عذابى سخت بچشانيم و آنان را بر پايه بدترين آنچه مى‌كردند كيفر دهيم. فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذَابًا شَدِيدًا وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ
28 اين است كيفر دشمنان خدا، آتش دوزخ آنان را در آن خانه هميشگى است، به سزاى آنكه آيات ما را انكار مى‌كردند. ذَلِكَ جَزَاء أَعْدَاء اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاء بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ
29 و كسانى كه كافر شدند گويند: بار خدايا، آن دو كس از پريان و آدميان كه ما را گمراه كردند به ما بنماى كه زير گامهاى خود بگذاريمشان تا از فروترينها باشند. وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانَا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الْأَسْفَلِينَ
30 همانا كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداى يكتاست آنگاه [بر آن‌] پايدارى نمودند، فرشتگان بر آنان فرومى‌آيند [و گويند] كه مترسيد و اندوه مداريد و شما را مژده باد به آن بهشتى كه نويد داده مى‌شديد إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ
31 ما در زندگانى اين جهان و در آن جهان دوستان شماييم، و شما راست در آن جهان آنچه جانهاى شما خواهش كند و شما راست در آن هر چه درخواست كنيد نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ
32 پيشكشى و پذيرائيى [است‌] از سوى آمرزگار مهربان. نُزُلًا مِّنْ غَفُورٍ رَّحِيمٍ
33 و كيست نيكوگفتارتر از آن كه به خداى مى‌خواند- يعنى پيامبر اكرم وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ
34 و نيكى و بدى برابر نيست، [بدى ديگران را] به شيوه‌اى كه نيكوتر است دور كن كه [اگر چنين كنى‌] آنگاه آن كه ميان تو و او دشمنى است همچون دوستى نزديك و مهربان گردد. وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ
35 و از اين [صفت‌]- كه بدى را به نيكى پاسخ دهند- برخوردار نشوند مگر آنان كه شكيبايى كنند و از اين [خصلت‌] برخوردار نشود مگر آن كه داراى بهره اى بزرگ [از خردمندى و كمال انسانى‌] است. وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ
36 و اگر تو را وسوسه‌اى از شيطان برسد كه بشوراندت، پس به خداى پناه ببر، كه اوست شنوا و دانا. وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
37 و از نشانه‌هاى [قدرت‌] او شب و روز و خورشيد و ماه است خورشيد و ماه را سجده نكنيد، و خداى را كه آنها را آفريده سجده كنيد اگر او را مى پرستيد و بس. وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
38 پس اگر گردنكشى و بزرگ‌منشى نمودند، آنان كه نزد پروردگار تواند- فرشتگان مقرب و اولياى خدا- او را شب و روز به پاكى مى‌ستايند و خسته و ملول نشوند. فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا يَسْأَمُونَ
39 و از نشانه‌هاى [قدرت‌] او اين است كه زمين را پژمرده و فرسوده مى‌بينى، پس چون آب بر آن فرستيم بجنبد و بردمد، همانا آن [خداى‌] كه آن را زنده كرد زنده‌كننده مردگان است، كه او بر هر چيزى تواناست. وَمِنْ آيَاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْيَاهَا لَمُحْيِي الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
40 همانا كسانى كه در باره آيات ما كجروى مى‌كنند- به سوى باطل مى‌گردند- بر ما پوشيده نيستند. آيا كسى كه در آتش [دوزخ‌] افكنده شود بهتر است يا كسى كه روز رستاخيز ايمن مى‌آيد؟ هر چه خواهيد بكنيد، كه او بدانچه مى‌كنيد بيناست. إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَن يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
41 همانا كسانى كه به اين ذكر- قرآن- هنگامى كه بديشان آمد كافر شدند [بدبخت و هلاك گشتند]، و هر آينه آن كتابى است بى‌همتا و ارجمند- كه مانند آن نتوانند آورد- إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ
42 باطل- كاهش و افزايش و نادرستى- از پيش آن و از پس آن- در حال و آينده- بدان راه نيابد، كه فروفرستاده‌اى است از سوى [خداى‌] با حكمت و ستوده. لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ
43 [اين كافران‌] به تو نمى‌گويند مگر آنچه به فرستادگان پيش از تو گفته شد. هر آينه پروردگار تو خداوند آمرزش و خداوند كيفرى دردناك است. مَا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ
44 و اگر ما آن را قرآنى به زبان عجمى- غير عربى- مى‌ساختيم مى‌گفتند: چرا آيات آن بروشنى بيان نشده است؟ آيا [كتابى‌] عجمى و [پيامبرى‌] عربى؟! بگو: آن براى كسانى كه ايمان آورده‌اند رهنمونى و بهبودبخش است. و آنان كه ايمان نياورند، در گوشهاشان سنگينى و گرانى است و آن بر آنها [مايه‌] كورى است. اينان [گويى‌] از جايى دور خوانده مى‌شوند- كه نه مى‌شنوند و نه مى‌فهمند-. وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ
45 و هر آينه موسى را كتاب داديم، پس در آن اختلاف كردند و اگر نبود سخنى از پروردگارت كه از پيش رفته است هر آينه ميانشان [به عذاب‌] حكم مى شد، و همانا آنان- كفار قوم تو- در باره آن- قرآن يا آنچه ياد كرديم- به شك و ترديد اندرند. وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ
46 هر كه كارى نيك و شايسته كند به سوى خود اوست، و هر كه كارى بد و ناشايست كند به زيان خود اوست، و پروردگار تو به بندگان ستمگر نيست. مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ
47 دانش رستاخيز به او باز گردانيده مى‌شود- تنها او مى‌داند و بس-. و هيچ ميوه‌اى از غلاف و شكوفه‌اش بيرون نيايد و هيچ ماده‌اى باردار نشود و بار ننهد مگر به دانش او. و آن روز كه آنان- مشركان- را خواند كه كجايند آن انبازان من [كه مى‌پنداشتيد] گويند: تو را گفتيم كه از ما هيچ كس گواه نيست [بر اينكه تو را انباز بوده است‌]- يعنى از شرك بيزارى مى‌نمايند-. إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِن ثَمَرَاتٍ مِّنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكَائِي قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِن شَهِيدٍ
48 و آنچه پيش از اين مى‌خواندند- مى‌پرستيدند- از آنها گم شود و باور كنند كه آنان را هيچ گريزگاهى نيست. وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَدْعُونَ مِن قَبْلُ وَظَنُّوا مَا لَهُم مِّن مَّحِيصٍ
49 آدمى از خواستن نيكى- نعمت و تندرستى و مانند اينها- خسته [و سير] نشود و اگر او را بدى- سختى و تنگدستى و بيمارى- برسد پس نوميد و دلسرد گردد. لَا يَسْأَمُ الْإِنسَانُ مِن دُعَاء الْخَيْرِ وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَيَؤُوسٌ قَنُوطٌ
50 و اگر پس از گزندى كه بدو رسيده وى را رحمتى بچشانيم هر آينه گويد: اين مراست- از دانش و تدبير خود من است و من سزاوار آنم- و نپندارم كه رستاخيز برپا شود، و اگر به پروردگدارم باز گردانده شوم مرا نزد او پاداشى نيكوتر خواهد بود. پس هر آينه كسانى را كه كافر شدند بدانچه كردند آگاه سازيم، و بى‌گمان آنان را عذابى سخت بچشانيم. وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِّنَّا مِن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِي وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّجِعْتُ إِلَى رَبِّي إِنَّ لِي عِندَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ
51 و چون به آدمى نيكويى كنيم و نعمت ارزانى داريم، [از ما و طاعت ما] روى بگرداند و [با حال تكبر و استغنا] خود را [از ما] دور دارد، و چون بدى به او رسد پس دعائى دور و دراز خواهد داشت. وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاء عَرِيضٍ
52 بگو: مرا خبر دهيد كه اگر [اين قرآن‌] از نزد خدا باشد و شما بدان كافر شويد، كيست گمراه‌تر از آن كه در مخالفتى دور [از حق و صواب‌] است؟ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن كَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُم بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ
53 زودا كه آنان را نشانه‌هاى خويش در كناره‌هاى جهان و در جانهاى خودشان بنماييم تا آنكه برايشان روشن و آشكار شود كه همانا او- يا آن- حق است. آيا اين بس نيست كه پروردگار تو بر هر چيزى گواه و آگاه است؟ سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
54 آگاه باش كه آنان- كافران- از ديدار پروردگار خويش- روز رستاخيز- در شك‌اند، آگاه باش كه همانا او همه چيز را [به علم و قدرت خود] فراگيرنده است. أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ
;