Al-Muminun

Change Language
Change Surah
Change Recitation

Persian: Sayyed Jalaloddin Mojtabavi

Play All
# Translation Ayah
1 براستى كه مؤمنان رستگار شدند، قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ
2 آنان كه در نمازشان ترسان و فروتن‌اند، الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ
3 و آنان كه از بيهوده رويگردانند، وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ
4 و آنان كه زكات [مال خويش‌] را دهنده‌اند، وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ
5 و آنان كه شرمگاه خود را [از حرام‌] نگهدارنده‌اند، وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ
6 مگر بر همسران يا كنيزان خويش، كه [براى آميزش با آنان‌] سرزنش نشوند، إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ
7 پس هر كه افزون از اين [كه ياد كرديم‌] بجويد، اينان از حد درگذرنده‌اند، فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ
8 و آنان كه امانتها و پيمان خويش را نگهدارنده‌اند، وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ
9 و آنان كه بر نمازهاى خويش نگهبانند- مواظبت مى‌كنند-، وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ
10 ايشانند ميراث‌بران، أُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ
11 كه بهشت برين را به ميراث برند و در آن جاويدانند. الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
12 و هر آينه ما آدمى را از خلاصه و چكيده‌اى از گِل آفريديم. وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ
13 سپس او را نطفه‌اى- در قطره آبى- ساختيم در قرارگاهى استوار- يعنى زهدان مادر-. ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ
14 آنگاه نطفه را خون بسته‌اى ساختيم و آن خون بسته را پاره گوشتى كرديم و آن پاره گوشت را استخوانها گردانيديم، و بر آن استخوانها گوشت پوشانديم سپس او را به آفرينشى ديگر باز آفريديم. پس بزرگ و بزرگوار است خداى يكتا كه نيكوترين آفرينندگان است. ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ
15 سپس شما از پس آن هر آينه مردگانيد. ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَيِّتُونَ
16 سپس روز رستاخيز برانگيخته مى‌شويد. ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تُبْعَثُونَ
17 و هر آينه بر فرازتان هفت راه- هفت آسمان- بيافريديم و ما از آفريدگان ناآگاه نيستيم. وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ
18 و از آسمان آبى به اندازه فروفرستاديم، پس آن را در زمين- در چشمه‌ها و منبعها- جاى داديم، و ما بر بردن آن تواناييم. وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ
19 پس براى شما بدان آب بوستانهايى از درختان خرما و انگور بيافريديم شما را در آن بوستانها ميوه‌هاى بسيار است و از آن ميوه‌ها مى‌خوريد. فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ لَّكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ
20 و درختى [بيافريديم‌] كه از كوه سينا بيرون مى‌آيد- يعنى درخت زيتون- كه روغن مى‌آورد و نان خورشى براى خورندگان است. وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَيْنَاء تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآكِلِينَ
21 و هر آينه شما را در چهارپايان عبرتى است. از آنچه در شكمشان است- يعنى شير- شما را مى‌نوشانيم و براى شما در آنها سودهاى بسيار است و از [گوشت‌] آنها مى‌خوريد وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ
22 و بر آنها و بر كشتيها سوار مى‌شويد. وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ
23 و هر آينه نوح را به سوى قومش فرستاديم، پس گفت: اى قوم من، خداى يكتا را بپرستيد، شما را جز او خدايى نيست، آيا پروا نمى‌كنيد؟ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ
24 مهتران قومش كه كافر بودند گفتند: اين جز آدميى همچون شما نيست كه مى‌خواهد بر شما فزونى و برترى جويد و اگر خداى مى‌خواست فرشتگانى را فرو مى‌فرستاد، ما اين را [كه نوح مى‌گويد] در ميان پدران پيشين خود نشنيده‌ايم فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ
25 او نيست مگر مردى كه او را ديوانگى است، پس او را تا هنگامى انتظار بريد- شايد از ديوانگى باز آيد و چنين سخنانى نگويد، يا بزودى بميرد و از وى باز رهيم-. إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ
26 گفت: پروردگارا، در برابر آنكه مرا تكذيب كردند يارى‌ام كن. قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ
27 پس به او وحى كرديم كه كشتى را زير نظر ما و پيام- آموزش- ما بساز، و چون فرمان ما [به عذاب‌] بيايد و [آب از] آن تنور بجوشد از هر گونه [حيوان‌] دو- نرى و ماده‌اى- در آن [كشتى‌] در آر و نيز خاندان خود را، مگر آن كه سخن [به هلاكت وى‌] از پيش بر او رفته است- پسر و همسرت-، و در باره كسانى كه ستم كردند با من سخن مگوى كه آنها غرق شدنى‌اند. فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ
28 پس چون تو و همراهانت بر كشتى آرام گرفتيد، بگو: سپاس و ستايش خداى را كه ما را از اين قوم ستمكار رهايى داد. فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
29 و بگو: پروردگارا، مرا در جايى با بركت فرود آر و تو بهترين فرودآرندگانى. وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِي مُنزَلًا مُّبَارَكًا وَأَنتَ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ
30 همانا در اين [داستان‌] نشانه‌ها و عبرتهاست و براستى ما آزمون كننده بوديم. إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ وَإِن كُنَّا لَمُبْتَلِينَ
31 سپس از پى آنان مردمى ديگر- قوم عاد يا ثمود- آفريديم، ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ
32 و در ميان آنان از خودشان پيامبرى- هود يا صالح- فرستاديم كه: خداى را بپرستيد، شما را هيچ خدايى جز او نيست. آيا پروا نمى‌كنيد؟ فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ
33 و مهتران قومش كه كافر بودند و ديدار آن جهان- يعنى رستاخيز- را باور نداشتند و آنان را در زندگى اين جهان كامرانى داده بوديم، گفتند: اين [مرد] نيست مگر آدميى همچون شما، از آنچه شما مى‌خوريد مى‌خورد و از آنچه مى‌آشاميد مى‌آشامد. وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاء الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ
34 و اگر از انسانى همانند خود فرمان بريد آنگاه بى‌گمان از زيانكاران باشيد. وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ
35 آيا شما را وعده مى‌دهد كه چون مرديد و خاك و استخوان شديد، از [گور] بيرون آورده مى‌شويد؟ أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّكُم مُّخْرَجُونَ
36 چه دور است، دور، آنچه وعده داده مى‌شويد! هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ
37 زندگانى جز همين زندگى دنيا نيست، مى‌ميريم و مى‌زييم- نسل بعد از نسل- و ما [هرگز پس از مرگ‌] برانگيخته نمى‌شويم. إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ
38 او نيست مگر مردى كه بر خدا دروغ مى‌بافد و ما به او ايمان‌آور نيستيم. إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ
39 گفت: پروردگارا، در برابر آنكه مرا تكذيب كردند يارى‌ام كن. قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ
40 گفت: پس از اندك زمانى هر آينه پشيمان مى‌گردند. قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ
41 پس بانگ آسمانى- عذاب- به حق- وعده يا فرمان راستين خداوند- آنان را بگرفت، و همچون خاشاكشان كرديم پس دورى [و هلاكت‌] باد مردم ستمكار را. فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاء فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
42 سپس از پى آنان نسلهايى ديگر بيافريديم. ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِينَ
43 هيچ امتى از سرآمد خويش نه پيشى گيرد و نه واپس رود. مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ
44 سپس فرستادگان خود را پى در پى فرستاديم، هر گاه به امتى پيامبرشان آمد او را دروغگو شمردند، پس آنان را از پى يكديگر [به هلاكت‌] رسانديم و آنها را داستانها كرديم- تا مردمان عبرت گيرند-. پس دورى [و هلاكت‌] باد بر مردمى كه ايمان نمى‌آورند. ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا كُلَّ مَا جَاء أُمَّةً رَّسُولُهَا كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ
45 سپس موسى و برادرش هارون را با نشانه‌هاى خود و حجتى روشن فرستاديم، ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ
46 به سوى فرعون و مهتران [قوم‌] او، پس گردنكشى كردند و گروهى برترى‌جوى بودند إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ
47 گفتند: آيا به دو آدمى مانند خود ايمان بياوريم و حال آنكه قوم آن دو ما را بندگان- خدمتكاران و فرمانبران- اند. فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ
48 پس آن دو را تكذيب كردند و از هلاك‌شدگان گشتند. فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ
49 و هر آينه موسى را كتاب داديم تا شايد راه يابند. وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ
50 و پسر مريم و مادرش را نشانه‌اى [بر قدرت كامل و شگفت‌آورمان‌] كرديم، و آن دو را در جايى بلند كه آرامشگاهى و آبى خوش و روان داشت جاى داديم. وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ
51 اى پيامبران، از چيزهاى پاكيزه بخوريد و كار نيك و شايسته كنيد، كه من به آنچه مى‌كنيد دانايم. يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ
52 و همانا اين آيين- يا امت- شماست آيينى- يا امتى- يگانه و من پروردگار شمايم پس، از من پروا كنيد. وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ
53 ولى كار [دين‌] خويش ميان خود پاره پاره كردند. هر گروهى به آنچه نزدشان است دلخوشند. فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ
54 پس تا چندى آنها را در گرداب غفلت [و نادانى و گمراهى‌] شان واگذار. فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِينٍ
55 آيا مى‌پندارند كه آنچه از مال و فرزندان به آنان مى‌دهيم، أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِينَ
56 براى آنها در [رساندن‌] نيكيها شتاب مى‌كنيم؟ [نه،] بلكه نمى‌فهمند. نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَل لَّا يَشْعُرُونَ
57 همانا آنان كه از بيم پروردگارشان ترسانند، إِنَّ الَّذِينَ هُم مِّنْ خَشْيَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ
58 و آنان كه به آيات پروردگار خويش ايمان مى‌آورند، وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ
59 و آنان كه با پروردگار خود انباز نمى‌گيرند، وَالَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمْ لَا يُشْرِكُونَ
60 و آنان كه مى‌دهند آنچه مى‌دهند- از زكات و ديگر انفاقها- و با اين حال دلهاشان ترسان است از اينكه به پروردگار خويش بازمى‌گردند، وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ
61 ايشانند كه در نيكيها مى‌شتابند و به آن [بر يكديگر] پيشى مى‌گيرند. أُوْلَئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ
62 و ما بر هيچ كس جز به اندازه توانش تكليف نمى‌نهيم. و نزد ما كتابى است كه براستى و درستى [در باره اعمال بندگان‌] سخن مى‌گويد- گواهى مى‌دهد- و بر آنها ستم نمى‌رود. وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
63 بلكه دلهاشان از اين- فهم قرآن- در گرداب غفلت- و جهل و سرگردانى و گمراهى- است، و آنان را كارهايى است جز اين- مانند دنيادوستى و حرص بر آن- كه همى‌كنند. بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِّنْ هَذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِن دُونِ ذَلِكَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ
64 تا چون ناز و نعمت پروردگانشان را به عذاب بگيريم ناگهان فرياد زارى برآرند. حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ يَجْأَرُونَ
65 امروز فرياد زارى برنياريد كه از سوى ما يارى نخواهيد شد. لَا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ
66 همانا آيات من بر شما خوانده مى‌شد و شما بر پاشنه‌هاى خود مى‌گشتيد و واپس مى‌رفتيد، قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ تَنكِصُونَ
67 [و] با گردنكشى و بزرگ‌منشى بر آن- قرآن- در گفت‌وگوهاى شب‌نشينى ياوه‌سرايى مى‌كرديد. مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ
68 آيا در اين گفتار- قرآن- نينديشيده‌اند يا مگر چيزى بديشان آمده كه به پدران پيشينشان نيامده بود؟! أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءهُم مَّا لَمْ يَأْتِ آبَاءهُمُ الْأَوَّلِينَ
69 يا پيامبر خويش را نشناخته‌اند كه او را منكرند. أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ
70 يا مى‌گويند او را ديوانگى است؟ [نه،] بلكه به حق- با سخن راست يعنى قرآن يا دين درست يعنى اسلام- بديشان آمده، و بيشترشان حق را خوش ندارند. أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءهُم بِالْحَقِّ وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ
71 و اگر حق از هوسها و آرزوهاى آنان پيروى مى‌كرد هر آينه آسمانها و زمين و هر كه در آنهاست تباه مى‌شد، ولى ما يادكرد و پندشان- قرآن- را بديشان آورديم و آنها از ياد و پند خويش رويگردانند. وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِكْرِهِم مُّعْرِضُونَ
72 يا مگر از آنان مزدى مى‌خواهى؟! و حال آنكه مزد- خير و پاداش و روزى- پروردگارت بهتر است و او بهترين روزى‌دهندگان است. أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
73 و هر آينه تو آنان را به راه راست مى‌خوانى. وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
74 و آنان كه به جهان واپسين ايمان نمى‌آورند همانا از راه راست بگرديده‌اند. وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ
75 و اگر بر آنها مِهر آوريم و گزندى را كه به آنها رسيده برداريم هر آينه سرگشته و كوردل در سركشى خويش بستيزند. وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ
76 و هر آينه به عذاب بگرفتيمشان، اما پروردگارشان را فروتنى نكردند و زارى ننمودند وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ
77 تا هنگامى كه درى از عذاب سخت بر آنها بگشوديم، آنگاه در آن حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ
78 و اوست كه براى شما گوش و ديدگان و دلها بيافريد، [و شما] اندكى سپاس مى‌گزاريد. وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ
79 و اوست كه شما را در زمين پديد كرد و [سرانجام‌] به سوى او برانگيخته و فراهم مى‌شويد. وَهُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
80 و اوست كه زنده كند و بميراند، و او راست آمد و شد شب و روز آيا خرد را كار نمى‌بنديد؟! وَهُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
81 بلكه همان گفتند كه پيشينيان گفتند بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ
82 گفتند: آيا چون بمرديم و خاك و استخوان شديم باز هم برانگيخته مى‌شويم؟! قَالُوا أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ
83 هر آينه به ما و پدرانمان از پيش اين وعده داده بودند، اين نيست مگر افسانه‌هاى پيشينيان. لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ
84 بگو: زمين و هر كه [و هر چه‌] در آن است از آن كيست، اگر مى‌دانيد؟ قُل لِّمَنِ الْأَرْضُ وَمَن فِيهَا إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
85 خواهند گفت: خداى راست، بگو: پس آيا ياد نمى‌كنيد و پند نمى‌گيريد؟! سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
86 بگو: پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ كيست؟ قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
87 خواهند گفت: خداى راست بگو: پس آيا [از عذاب او] پروا نمى‌كنيد؟! سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ
88 بگو: اگر مى‌دانيد، كيست كه فرمانروايى هر چيز به دست اوست و او [از عذاب‌] زنهار مى‌دهد و بر او زنهار ندهند- كسى نمى‌تواند كسى را از عذاب او پناه دهد-. قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
89 خواهند گفت: خداى راست بگو: پس چگونه فريب داده مى‌شويد؟ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ
90 بلكه حق- سخن راست- را بديشان آورديم و هر آينه آنان دروغگويند. بَلْ أَتَيْنَاهُم بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ
91 خداى هيچ فرزندى نگرفته و با او هيچ خدايى نيست، كه آنگاه هر خدايى آنچه آفريده بود مى‌برد- ويژه خود مى‌كرد- و البته برخى بر برخى برترى مى‌يافت، پاك و منزه است خداى يكتا از آنچه وصف مى‌كنند، مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ
92 داناى نهان و آشكارا، پس برتر است از آنچه [با وى‌] انباز مى‌گيرند. عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ
93 بگو: پروردگارا، اگر آن [عذاب‌] كه به آنان وعده داده مى‌شود به من مى‌نمايى، قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ
94 پس مرا، پروردگارا، در گروه ستمكاران قرار مده- مرا قرين آنان در عذاب مساز-. رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
95 و هر آينه ما تواناييم بر اين كه آنچه را به آنان وعده مى‌دهيم به تو بنماييم. وَإِنَّا عَلَى أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ
96 بدى- آزار و جفاى آنان- را به آنچه نيكوتر است پاسخ ده ما به آنچه وصف مى‌كنند- تو را به شعر و سحر يا مرا به گرفتن فرزند و شريك- داناتريم. ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ
97 و بگو: پروردگارا، از وسوسه‌هاى شياطين به تو پناه مى‌آرم وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ
98 و به تو پناه مى‌آرم، پروردگارا، از اينكه پيرامون من بگردند. وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحْضُرُونِ
99 تا چون يكى از آنان- آن كافران- را مرگ فرا رسد گويد: پروردگارا، مرا بازگردانيد، حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ
100 شايد در آنچه واگذاشته‌ام كار نيك و شايسته كنم. نه چنين است، اين سخنى است كه او گوينده آن است، و فرارويشان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند. لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ
101 پس چون در صور دميده شود، آن روز نسبت و خويشاوندى ميانشان نماند، و از حال يكديگر نپرسند- يا از يكديگر درخواست نتوانند كرد-. فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءلُونَ
102 پس هر كه ترازوى او سنگين باشد- به داشتن كار نيك- آنانند رستگاران. فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
103 و هر كه ترازوى او سبك باشد- از آن رو كه كارهاى نيك نكرده است- آنانند كه خويشتن را زيان كردند- زيرا سرمايه عمر را به باد غفلت دادند-، [و] در دوزخ جاويدانند وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ
104 آتش چهره‌هايشان را مى‌سوزاند و آنان در آنجا زشترويند. تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ
105 آيا آيات من بر شما خوانده نمى‌شد و شما آنها را دروغ مى‌انگاشتيد؟ أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ
106 گويند: پروردگارا، بدبختى ما بر ما چيره شد و ما گروهى گمراه بوديم. قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ
107 پروردگارا، ما را از اينجا بيرون بر، اگر [به كفر و گناه‌] بازگشتيم پس همانا ستمكار باشيم. رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ
108 [خداى‌] گويد: در آن قَالَ اخْسَؤُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ
109 زيرا گروهى از بندگان من مى‌گفتند: پروردگارا، ما ايمان آورديم، ما را بيامرز و بر ما ببخشاى و تو بهترين بخشايندگانى، إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ
110 پس شما مسخره‌شان كرديد تا يادكرد مرا از يادتان بردند، و شما به آنان مى‌خنديديد فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَكُونَ
111 امروز من ايشان را از آن رو كه شكيبايى كردند پاداش مى‌دهم، همانا ايشانند رستگاران. إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ
112 [به آنان‌] گويد: به شمار سالها چه مدت در زمين- در دنيا- درنگ كرديد؟ قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ
113 گويند: روزى يا برخى از روزى [و ما بخوبى نمى‌دانيم‌] پس شمارندگان را بپرس. قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلْ الْعَادِّينَ
114 گويد: اگر مى‌دانستيد، جز اندكى درنگ نكرديد. قَالَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا لَّوْ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
115 آيا پنداشته‌ايد كه شما را بيهوده آفريديم و شما به سوى ما بازگردانده نمى‌شويد؟ أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ
116 پس برتر است خداى، آن پادشاه راستين، [از اينكه كارى بيهوده كند] خدايى جز او نيست، خداوند عرش گرامى. فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ
117 و هر كه با خداى، خداى ديگر بخواند- يعنى بپرستد- كه او را بدان حجت نيست، پس حساب او نزد پروردگارش است همانا كافران رستگارى نمى‌يابند. وَمَن يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ
118 و بگو [اى محمد]: پروردگارا، بيامرز و ببخشاى، و تو بهترين بخشايندگانى. وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ
;