Ta-ha

Change Language
Change Surah
Change Recitation

Persian: Mohsen Gharaati

Play All
# Translation Ayah
1 طاها! طه
2 ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که به زحمت و مشقّت بیفتی. مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى
3 [بلکه آن را نازل کردیم‌] تا برای کسی که [از خدا] می‌ترسد، مایه‌ی تذکر و یادآوری باشد. إِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَن يَخْشَى
4 [این قرآن‌] از سوی کسی نازل شده که زمین و آسمان‌های بلند را آفریده است. تَنزِيلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى
5 [خداوند] رحمان بر عرش (تخت فرمانروایی هستی) چیره است. الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى
6 آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین، و آنچه در میان آنها و آنچه در زیر زمین است، برای اوست. لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى
7 و اگر سخنت را آشکار بگویی [یا پنهان کنی]، او اسرار [شما] و پنهان‌تر [از آن] را می‌داند. وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى
8 خدایی که معبودی جز او نیست. نیکوترینِ نام‌ها مخصوص اوست. اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى
9 و آیا خبر موسی به تو رسیده است؟! وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى
10 آن‌گاه که [در سفر از مَدین به مصر،] آتشی را دید، پس به خانواده‌ی خود گفت: «قدری درنگ کنید، من آتشی دیدم، شاید شعله‌ای از آن را برای شما بیاورم، یا نزد آتش راهنمایی بیابم.» إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى
11 پس همین که نزد آتش آمد، ندا داده شد: «ای موسی! فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي يَا مُوسَى
12 من پروردگار توام! پس کفش‌های خود را از پای بیرون آر! به درستی که تو در سرزمین مقدّس طُوی هستی. إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى
13 و من تو را [به پیامبری] برگزیده‌ام، پس به آنچه وحی می‌شود، گوش ‌فراده! وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى
14 همانا منم اللّه، جز من خدایی نیست، پس مرا بندگی کن و نماز را به پای دار تا به یاد من باشی. إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي
15 همانا قیامت خواهد آمد، [ولی] من می‌خواهم [زمان] آن را پنهان دارم، تا هر کس برابر سعی و تلاش خود، جزا داده شود. إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى
16 پس مبادا کسی که به قیامت ایمان ندارد و پیرو هوای نفس خویش است، تو را از توجّه به قیامت بازدارد که نابود می‌شوی. فَلاَ يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لاَ يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى
17 و ای موسی! آنچه به دست راست تو، چیست؟» وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى
18 گفت: «این، عصای من است که بر آن تکیه می‌دهم، و با آن برای گوسفندانم برگ می‌ریزم، و کارهای دیگری هم برای من از آن برمی‌آید.» قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى
19 [خداوند] فرمود: «ای موسی! عصا را بیفکن!» قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسَى
20 پس آن را افکند، ناگهان ماری شد که می‌شتافت. فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى
21 [خداوند] فرمود: «آن را بگیر و نترس، ما به زودی آن را به حال نخستینش برمی‌گردانیم. قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى
22 و دستت را در گریبانت فرو ببر تا بدون هیچ عیبی، سپید و درخشان بیرون آید، [که این نیز‌] معجزه‌ای دیگر است. وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى
23 تا برخی از نشانه‌های بزرگ خویش را به تو نشان دهیم. لِنُرِيَكَ مِنْ آيَاتِنَا الْكُبْرَى
24 [ای موسی! اکنون] به سوی فرعون برو، که او سرکشی کرده است. اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى
25 [موسی] گفت: «پروردگارا! سینه‌ام را گشاده گردان [و بر صبر و حوصله‌ام بیافزا]! قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي
26 و کارم را برایم آسان فرما! وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي
27 و گرهی را [که مانع روان سخن گفتن من است،‌] از زبانم باز کن! وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي
28 تا سخنان مرا [خوب] بفهمند. يَفْقَهُوا قَوْلِي
29 و از خاندانم دستیاری برایم قرار بده، وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي
30 برادرم هارون را. هَارُونَ أَخِي
31 با او پشتوانه‌ام را محکم ساز. اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي
32 و او را در کارم شریک گردان. وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي
33 تا ما تو را بسیار به پاکی بستاییم. كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيراً
34 و تو را بسیار یاد کنیم. وَنَذْكُرَكَ كَثِيراً
35 [پروردگارا!] همانا تو همواره به کار و حال ما آگاه و بینایی!» إِنَّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيرًا
36 [خداوند] فرمود: «ای موسی! آنچه را درخواست کردی، به تو داده شد. قَالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَى
37 و ما بار دیگر بر تو منّت گذاشتیم [و تو را مشمول نعمت‌های خویش ساختیم]. وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرَى
38 آن‌گاه که به مادرت آنچه را باید الهام کرد، وحی کردیم. إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّكَ مَا يُوحَى
39 که کودک خود را در صندوقی بگذار و آن را به دریا بینداز، تا دریا آن را به ساحل افکند و دشمن من و دشمن او آن را برگیرد و من محبّتی از جانب خویش بر تو افکندم [تا تو را دوست بدارند] و تا زیر نظر من ساخته شوی [و پرورش یابی]. أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّي وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِّنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي
40 آن‌گاه که خواهرت [نزد آنان] می‌رفت تا بگوید: «آیا می‌خواهید کسی را به شما نشان دهم که او را سرپرستی کند؟» [و آنان پذیرفتند.] پس [این‌گونه] ما تو را به سوی مادرت بازگرداندیم تا چشم او روشن شود و اندوهگین نگردد و تو شخصی [از فرعونیان] را به قتل رساندی، پس تو را از غم نجات دادیم و تو را در آزمون‌های مختلف آزمودیم. پس چند سالی را در میان مردم مَدین درنگ کردی، [اینک] در زمان مقدّر [برای پذیرش رسالت به اینجا] آمدی. إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَن يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَاكَ إِلَى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ يَا مُوسَى
41 [ای موسی!] من تو را برای خودم ساختم [و پروردم]. وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي
42 [اکنون] تو و برادرت [هارون] با [معجزات و] نشانه‌هایی که من به شما داده‌ام، بروید و درباره ذکر من [که ابلاغ وحی است،] سستی نکنید. اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي
43 به سوی فرعون بروید که او سرکشی کرده است. اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى
44 پس به نرمی با او سخن بگویید، شاید پند پذیرد، یا [از خدا] بهراسد. فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى
45 [موسی و هارون] گفتند: «پروردگارا! می‌ترسیم که بر ما پیشی گیرد [و ما را بیازارد]، یا [نپذیرد و] بر سرکشی خود بیافزاید.» قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَن يَطْغَى
46 [خداوند] فرمود: نترسید! من با شما هستم [و همه چیز را] می‌شنوم و می‌بینم. قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى
47 پس به سراغ او بروید و بگویید: ما دو فرستاده‌ی پروردگار توایم، بنی‌اسرائیل را به همراه ما بفرست [و بیش از این] آنها را آزار مده! البتّه ما با معجزه‌ای از جانب پروردگارت به سوی تو آمده‌ایم، و درود بر کسی که هدایت را پیروی کند. فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
48 به ما وحی گردیده که عذاب بر کسی است که [آیات الهی را] تکذیب کند و سرپیچی نماید.» إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَن كَذَّبَ وَتَوَلَّى
49 [فرعون] گفت: «ای موسی! پروردگار شما دو نفر کیست؟!» قَالَ فَمَن رَّبُّكُمَا يَا مُوسَى
50 [موسی] گفت: «پروردگار ما کسی است که هر چیزی را، آفرینشی که درخور اوست، عطا کرد و آن‌گاه [آن را به راه کمال] هدایت فرمود.» قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى
51 [فرعون] گفت: «پس حال مردمان دوره‌های نخستین چه می‌شود [که به اینها ایمان نداشتند]؟!» قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى
52 [موسی] گفت: «علم آن در کتابی نزد پروردگار من است. پروردگارم نه اشتباه می‌کند، و نه از یاد می‌برد.» قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي فِي كِتَابٍ لَّا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنسَى
53 خدایی که زمین را برای شما بستر آسایش قرار داد، و راه‌هایی را در آن برای شما پدید آورد و از آسمان آبی فرستاد. پس با آن، انواعی از گیاهان گوناگون را [از خاک] بیرون آوردیم. الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى
54 [هم خودتان از آن] بخورید، و [هم] چهارپایانتان را [در آن] بچرانید. البتّه در این [امور] نشانه‌هایی برای خردمندان است. كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُوْلِي النُّهَى
55 ما شما را از آن [زمین] آفریدیم، و در آن بازمی‌گردانیم و بار دیگر شما را از همان برمی‌آوریم. مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى
56 و بی‌گمان ما تمام آیات و معجزات خویش را به فرعون نشان دادیم، ولی او تکذیب و خودداری کرد. وَلَقَدْ أَرَيْنَاهُ آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَأَبَى
57 [فرعون]گفت: «ای موسی! آیا تو آمده‌ای تا با جادوی خود، ما را از سرزمینمان بیرون کنی؟! قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِكَ يَا مُوسَى
58 پس ما [هم] حتماً جادویی همانند آن را برای تو خواهیم آورد. پس [اکنون] میان ما و خود زمانی را قرار بده که هیچ کدام از آن تخلّف نکنیم، [آن هم در] سرزمینی هموار، و با فاصله‌ای که نسبت به همه یکسان باشد.» فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنَا وَبَيْنَكَ مَوْعِدًا لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنتَ مَكَانًا سُوًى
59 [موسی]گفت: «وعده‌گاه [ما و] شما، روز زینت، [روز عید،] و در وقت نیمروز، که همه‌ی مردم جمع شده باشند.» قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَأَن يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى
60 پس فرعون بازگشت و [تمام] مکر و حیله‌ی خود را فراهم آورد، سپس [در روز موعود] بازآمد. فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَى
61 موسی به آنان گفت: «وای بر شما! بر خدا دروغ نبندید، که شما را با عذابی [سخت] هلاک و ریشه‌کن خواهد کرد و آن کس که [به خدا] دروغ ببندد، بی‌تردید ناکام و زیانکار می‌گردد.» قَالَ لَهُم مُّوسَى وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى
62 پس آنان در کارشان به کشمکش پرداختند و رازگویی [خود] را پنهان داشتند. فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى
63 [فرعونیان] گفتند: «همانا این دو، (موسی و هارون) قطعاً جادوگرند و می‌خواهند با سحرشان شما را از سرزمینتان بیرون کنند و آیین برتر شما را براندازند. قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَن يُخْرِجَاكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِمَا وَيَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلَى
64 پس [اینک تمام] حیله و نیرنگ خود را گرد آورید، سپس در یک صف [و منظّم] بیایید. که بی‌تردید امروز پیروزی از آنِ کسی است که برتری یابد [و سحر او غالب شود].» فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى
65 [ساحران] گفتند: «ای موسی! آیا تو [عصای خود را] می‌افکنی، یا ما اوّل کسی باشیم که بیافکند؟!» قَالُوا يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى
66 [موسی] گفت: «بلکه شما بیفکنید.» پس از جادوی آنان چنان به نظرش آمد که ریسمان‌ها و چوبدست‌هایشان می‌شتابد. قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى
67 پس موسی در دل خود احساس ترسی کرد [که مبادا مردم فریب بخورند]. فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَى
68 ما گفتیم: نترس! که تو خود برتری. قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَى
69 و آنچه را در دست راستت داری، بیفکن تا هر چه را آنان ساخته‌اند، در کام خود فروبرد. آنچه آنان ساخته‌اند، نیرنگ جادوگر است و جادوگر هر جا رود، [پیروز و] رستگار نگردد. وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى
70 [چون موسی عصایش را افکند، دریافتند که کار موسی معجزه است، نه جادو، پس تمام] ساحران به سجده افتادند و گفتند: «ما به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم.» فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى
71 [فرعون] گفت: «آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم، به او ایمان آوردید؟! بی‌گمان او سردسته‌ی شماست که به شما جادو آموخته است. پس دست‌ها و پاهای شما را یکی از راست و یکی از چپ می‌برم و شما را بر شاخه‌های نخل به دار خواهم آویخت و به زودی خواهید دانست که شکنجه و مجازات کدام یک از ما سخت‌تر و پایدارتر است؟ [من یا خدای موسی‌؟]» قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى
72 [ساحران] گفتند: «ما هرگز تو را بر دلایل روشنی که برای ما آمده، و بر کسی که ما را آفریده، ترجیح نخواهیم داد. پس تو هر حکم و قضاوتی که می‌خواهی بکن، تو فقط در این زندگانیِ دنیا حکم می‌کنی. قَالُوا لَن نُّؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا
73 ما به پروردگارمان ایمان آورده‌ایم تا خطاهای ما، و آن جادویی که ما را به آن واداشتی، بر ما بیامرزد و خداوند بهتر و پاینده‌تر است.» إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَايَانَا وَمَا أَكْرَهْتَنَا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَيْرٌ وَأَبْقَى
74 چنین است که هرکس گناهکار و مجرم نزد پروردگار خود بیاید، دوزخ برای اوست، نه در آن می‌میرد و نه [با خوشی] زندگی می‌کند. إِنَّهُ مَن يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيى
75 و کسانی که مؤمن نزد او بیایند، در حالی که کارهای شایسته کرده‌اند، پس برای آنان درجات عالی و برتر است. وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُوْلَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى
76 باغ‌های جاویدانی که درزیر [درختان] آنها نهرها جاری است، همیشه در آنجا خواهند بود و این پاداش کسی است که [خود را از کفر و گناه] پاکیزه گرداند. جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى
77 و ما به موسی وحی کردیم که بندگان مرا شبانه [از مصر] کوچ بده و برای آنان راهی خشک در میان دریا بگشا، [چنان که] نه از تعقیب [فرعونیان] بترسی و نه [از غرق شدن،] بیمناک باشی. وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَكًا وَلَا تَخْشَى
78 پس فرعون با سپاهیانش آنان را دنبال کرد، اما [موجی] از دریا آنان را گرفت، و به طور کامل غرق کرد. فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُم مِّنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ
79 و فرعون قوم خود را به گمراهی برد و هیچ هدایت نکرد. وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى
80 ای بنی‌اسرائیل! ما شما را از دشمنانتان نجات دادیم و با شما در سمت راست کوه طور، وعده گذاردیم، و بر شما [غذاهای آماده‌ای چون] مَنّ و سَلوی نازل کردیم. يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى
81 [اینک] از چیزهای پاکیزه‌ای که روزی شما کرده‌ایم، بخورید، و در آن طغیان نکنید که خشم من شما را فراگیرد و هر کس که خشم من او را فراگیرد، بی‌گمان نابود خواهد شد. كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي وَمَن يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَى
82 و البتّه من آمرزنده‌ی آن کسم که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته کند، سپس هدایت شود. وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى
83 و [چون موسی با برگزیدگان قومش به کوه طور آمدند، موسی پیش‌تر رسید، به او گفتیم:] ای موسی! چه چیز تو را به شتاب واداشت که پیش از قوم خود آمدی؟» وَمَا أَعْجَلَكَ عَن قَوْمِكَ يَا مُوسَى
84 [موسی] گفت: «آنها به دنبال من می‌آیند و پروردگارا! من برای خشنودی تو به سویت شتاب کردم.» قَالَ هُمْ أُولَاء عَلَى أَثَرِي وَعَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى
85 [خدا] فرمود: «ما قوم تو را بعد از [آمدن] تو آزمایش کردیم، و سامری آنها را گمراه کرد.» قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِن بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ
86 پس موسی خشگمین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت [و] گفت: «ای قوم من! آیا پروردگارتان به شما وعده‌ای نیکو نداد [که تورات را بر شما فروفرستد]؟ آیا مدّت [رفتن من] بر شما طولانی شد؟ یا اینکه می‌خواستید خشمی از پروردگارتان بر شما فرود آید، که از وعده‌ی من تخلّف کردید؟!» فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِي
87 [مردم به موسی] گفتند: «ما به میل و اراده‌ی خود با وعده‌ی تو مخالفت نکردیم، بلکه بارهایی [گران] از زیورآلات قومِ [فرعون] بر دوش ما نهادند، پس ما آنها را [در آتش] افکندیم، آن‌گاه سامِری [نیز] این چنین [طرح] افکند.» قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ
88 پس [سامری] برای آنها پیکر گوساله‌ای پدید آورد که بانگ گاو داشت. آن‌گاه [با پیروانش] گفتند: «این خدای شما و خدای موسی است!» پس سامری [پیمان خدا و همه تعلیمات موسی را] فراموش کرد. فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ
89 آیا نمی‌بینند که [این گوساله، هنگامی که آن را می‌خوانند،] برایشان پاسخی ندارد، و مالک سود و زیانی برای آنها نیست؟! أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا
90 و البته هارون پیش از این به آنان گفته بود: «ای قوم من! شما قطعاً با آن [گوساله]، مورد آزمایش قرار گرفته‌اید و همانا پروردگار شما، [خداوند] رحمان است، پس از من پیروی کنید و دستور مرا اطاعت نمایید.» وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي
91 [اما آنان به هارون] گفتند: «ما یکسره در پرستش آن [گوساله] خواهیم بود، تا موسی به سوی ما بازگردد.» قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى
92 [هنگامی که موسی بازگشت،‌] گفت: «ای هارون! زمانی که دیدی آنان گمراه شدند، چه چیز تو را بازداشت، قَالَ يَا هَارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا
93 از اینکه مرا [در برخورد شدید با فتنه‌گران‌] پیروی کنی؟ آیا از فرمان من سرپیچی کردی؟» أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي
94 [هارون] گفت: «[برادرم!] ای فرزند مادرم! [موی] ریش و سر مرا [به بازخواست] مگیر! من ترسیدم [آنها پراکنده شوند و] تو بگویی میان بنی‌اسرائیل تفرقه انداختی و سفارش مرا [در حفظ وحدت‌] پاس نداشتی!» قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي
95 [سپس موسی به سامری] گفت: «ای سامری! [منظور تو از] این کار خطرناک [و فتنه] بزرگ که کردی، چه بود؟» قَالَ فَمَا خَطْبُكَ يَا سَامِرِيُّ
96 [سامری] گفت: «من به چیزی پی بردم که [دیگران] به آن پی نبردند، من مشتی از آثار رسول را برگرفتم، پس آن را افکندم و این‌گونه نفسم این کار را در نظرم آراست [و فریب داد].» قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي
97 [موسی] گفت: «پس برو! [دور شو!] همانا بهره‌ی تو در دنیا این است که [به دردی مبتلا خواهی شد که پیوسته] می‌گویی: «به من دست نزنید!» و برای تو [در آخرت] میعادگاهی است که هرگز از آن تخلّف نخواهد شد و [اکنون] به سوی معبودت که پیوسته آن را می‌پرستیدی، بنگر! ما آن را می‌سوزانیم [و] خاکستر و ذرات آن را به دریا خواهیم پاشید. قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَّنْ تُخْلَفَهُ وَانظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا
98 [ای قوم من!] همانا معبود شما «اللّه» است که معبودی جز او نیست [و] علم او همه چیز را فرا‌گرفته است.» إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا
99 [ای پیامبر!] ما این‌گونه از اخبار گذشته بر تو حکایت می‌کنیم و ما از جانب خویش به تو ذکری [چون قرآن] داده‌ایم. كَذَلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاء مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَيْنَاكَ مِن لَّدُنَّا ذِكْرًا
100 پس هرکس از آن روی‌برگرداند، قطعاً در روز قیامت، بار سنگینی را بر دوش خواهد کشید. مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْرًا
101 برای همیشه در آن خواهند ماند و چه بد باری است برای آنها، در روز قیامت! خَالِدِينَ فِيهِ وَسَاء لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حِمْلًا
102 روزی که در صور دمیده می‌شود و ما در آن روز، مجرمان را با چشمان تیره محشور می‌کنیم. يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا
103 [آنها] میان خویش آهسته با یکدیگر می‌گویند: «شما [در دنیا] ده روزی بیش درنگ نداشته‌اید.» يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا
104 [البتّه] ما به آنچه آنها می‌گویند، داناتریم، آن‌گاه که بهترینِ آنان در رفتار، می‌گوید: «شما یک روز [بیشتر] درنگ نکردید!» نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا يَوْمًا
105 و از تو درباره‌ی کوه‌ها [در قیامت] می‌پرسند، بگو: «پروردگار من آنها را از بن برکنده و متلاشی می‌کند. وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا
106 پس آنها را [همچون] کویری صاف و هموار، رها می‌سازد. فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا
107 که در آن هیچ پستی و بلندی مشاهده نمی‌کنی.» لَا تَرَى فِيهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا
108 در آن روز، [مردم] از دعوت‌کننده‌ای که [هیچ] انحرافی ندارد، پیروی می‌کنند. [و گوش به صدای اسرافیل هستند.] و همه‌ی صداها در برابر [عظمت خدا] رحمان فرومی‌نشیند. پس جز صدایی آهسته [چیزی‌] نمی‌شنوی. يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَت الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا
109 در آن روز، شفاعت [هیچ‌کس] سودی ندارد، مگر کسی که [خدای] رحمان به او اجازه دهد و از گفتار او [در مورد شفاعت دیگران‌] راضی باشد. يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا
110 [خداوند] به آنچه آنان در پیش روی دارند و آنچه [در دنیا] پشت سر گذاشته‌اند، آگاه است؛ ولی مردم بر او احاطه علمی ندارند. يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا
111 و [در آن روز] همه‌ی چهره‌ها در برابر خداوندِ زنده‌ی پاینده، خوار و فروتن می‌شود و البتّه هر کس که بار ستم برداشت، نومید و زیانکار است. وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا
112 و هر کس برخی [کارهای‌] نیکو انجام دهد و مؤمن باشد، از هیچ ستم وکاستی [در پاداشش] نمی‌ترسد. وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا
113 و بدین‌سان ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم و در آن با انواع بیان‌ها، هشدار دادیم، شاید آنها پروا کنند یا برایشان پندی پدید آید. وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا
114 پس [بدان که] بلندمرتبه است خدای فرمانروای بر حقّ! و تو [ای پیامبر!] بر خواندن قرآن، پیش از آنکه وحیِ آن بر تو پایان یابد، شتاب مکن و بگو: «پروردگارا! بر دانش من بیافزای!» فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا
115 و به یقین، پیش از این با آدم پیمان بستیم، امّا او فراموش کرد و ما عزم استواری برای او نیافتیم. وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا
116 و زمانی که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید!» پس همگی سجده کردند، مگر ابلیس که سر باز زد. وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى
117 پس گفتیم: «ای آدم! این [ابلیس] دشمن تو و همسر توست، پس [مراقب باش که] شما را از [این] باغ بیرون نکند که به رنج و مشقّت خواهی افتاد. فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى
118 قطعاً تو در آن [باغ]، نه گرسنه می‌شوی و نه برهنه می‌مانی. إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى
119 و در آنجا، نه تشنه می‌شوی، و نه از حرارت آفتاب آزار می‌بینی.» وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى
120 پس شیطان او را وسوسه کرد [و] گفت: «ای آدم! آیا تو را به درخت جاوِدانگی و فرمانرواییِ فناناپذیر راهنمایی کنم؟!» فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَى
121 پس [آدم و همسرش فریفته شدند و] هر دو از آن [درخت ممنوعه] خوردند، پس شرمگاهشان برای آنان نمایان شد و [ناچار] هر دو شروع کردند به چسباندن برگ [درختان] بهشت بر خود و [این چنین] آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و بیراهه رفت. فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى
122 سپس پروردگارش او را برگزید، پس [لطف خویش را] بر او بازگرداند و او را هدایت کرد. ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى
123 [خداوند] فرمود: از آن [بهشت، و مقام والا] فرود آیید [که] برخی از شما دشمن برخی دیگر خواهند بود، پس اگر از سوی من رهنمودی برای شما آمد، هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه می‌شود و نه در رنج می‌افتد. قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى
124 و هر کس از یاد من روی گردانَد، بی‌گمان برای او زندگیِ [سخت و] تنگی خواهد بود و ما او را در قیامت نابینا محشور می‌کنیم. وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى
125 [او خواهد] گفت: «پروردگارا! چرا مرا نابینا محشور کردی؟ درحالی که من [در دنیا] بینا بودم!» قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا
126 [و خداوند خواهد] فرمود: «همان‌گونه که آیات ما به تو رسید و تو آنها را فراموش کردی، امروز هم همان‌طور فراموش گردیده‌ای.» قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى
127 و ما این‌گونه هر کس را که اسراف کند، و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد، کیفر می‌دهیم و قطعاً عذاب آخرت سخت‌تر و پایدارتر است. وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِن بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى
128 پس آیا برای هدایتشان کافی نیست که ملت‌های پیشین را [که سرکشی و فساد کردند،] نابود کردیم، و [اینان امروز] در خانه‌های آنان رفت و آمد می‌کنند؟! همانا در آن [حوادث] برای خردمندان نشانه‌هاست. أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُوْلِي النُّهَى
129 و اگر نبود سنّت سابق پروردگارت، و مدتی که [برای زندگی آنان‌] مشخص شده است، حتماً [عذاب الهی بی‌درنگ] لازم می‌آمد. وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى
130 پس [ای پیامبر!] بر آنچه می‌گویند، شکیبا باش و پیش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن، با ستایش پروردگارت [او را] تسبیح کن و [نیز] برخی از ساعات شب و حوالی روز را به نیایش بپرداز، باشد که خشنود شوی. فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى
131 و به آنچه با آن گروه‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم، چشم مدوز، که [این] شکوفه و جلوه‌ی زندگی دنیاست [و ما می‌خواهیم] تا آنها را در آن بیازماییم و [به یقین] روزیِ پروردگارت بهتر و پایدارتر است. وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى
132 و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیبا باش. ما از تو روزی نمی‌خواهیم، [بلکه] ما تو را روزی می‌دهیم، و سرانجامِ [نیکو] برای [اهل] تقواست. وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى
133 و [کافران] گفتند: «چرا [محمّد] از جانب پروردگارش، معجزه و نشانه‌ای برای ما نمی‌آورد؟» آیا دلیل و نشانه‌ی روشن در کتاب‌های [آسمانی] پیشین برایشان نیامده [تا ایمان بیاورند]؟ وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِّن رَّبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِم بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَى
134 و اگر ما آنان را پیش از این با عذابی هلاک می‌کردیم، می‌گفتند: «پروردگارا! چرا پیامبری برای ما نفرستادی تا ما از آیات تو پیروی کنیم، پیش از آنکه خوار و رسوا شویم.» وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى
135 بگو: «هر یک [از ما و شما] در انتظاریم، پس انتظار بکشید که به زودی خواهید دانست یاران راه راست کیانند و چه کسی راه یافته است.» قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى
;